بسم الله الرحمان الرحیم
مقدمه:
در این مقاله موضوع استکبار به دو نوع درونی و بیرونی تقسیم شده است. و در هر کدام ( بویژه نوع استکبار درونی )بروی مطالب کمترپرداخته شده از منظر نویسنده مکث و بحث بیشتری صورت گرفته است.محتوای مطالب بیان اندیشه نویسنده می باشد و مطالب فاقد ساختار گردآوری است.در ابتدا استکبار را با معنی قرانی تعریف کرده و سپس به بررسی راوبط مابین این مطلب و وضعیت موجود در عرصه های مختلف همچون فرهنگی،آموزشی و...پرداخته شده است.در بعد استکبار بیرونی نیز با مصداق گرفتن امریکا به نکاتی درباره ریشه جریان شناسی تاریخی ان به اختصار بیان می شود که به درک ظاهر و باطن استکبارجهانی بگمان نویسنده کمک خواهد کرد.
بخش اول.استکبار درونی
"شعار زیاد نشان از ضعف یقین است" : امیرالمونین حضرت علی(ع)
عدم اعتماد به گذاره های اسلامی و دستگاه فکری اسلامی را می توان در فریاد زدن های مداوم شعارهای اسلامی توسط متولیان فرهنگی، اقتصادی، آموزشی و علمی و...کشور بعنوان ملوکان جامعه و در نتیجه تبعیت، در مردم جامعه مشاهده کرد.
وضعیت فرهنگی رقت انگیز موجود در دانشگاه های کشور، سینمای ایران(در واقع تهران)،نظام بانکی و اقتصادی و... ، کم رنگ شدن و به حاشیه رفتن ارزش ها و شعایر حتی ظاهری اسلام در میان مردم مسلمان ایران و زندگی روزمره و در کوچه و بازار...همه و همه نشان از وضیت و سطح یقین ، بینش و عقلانیت اسلامی دارد.یعنی نشان دهنده فقر دستگاه فکری متولیان و مردم از گذاره های اسلامی است.
پرواضح است که ضعف یقین از ضعف ایمان نتیجه می شود.چه چیز مانع دستیابی به ایمان اصیل اسلامی است؟
إِنَّما یؤْمِنُ بِآیاتِنَا الَّذینَ إِذا ذُکِّرُوا بِها خَرُّوا سُجَّداً وَ سَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ هُمْ لایسْتَکْبِرُونَ. »سجده/15.«
«تنها کسانى که به آیات ما ایمان مىآورند که هر وقت این آیات به آنان یادآورى شود، به سجده مىافتند و تسبیح و حمد پروردگارشان را بجا مىآورند، و تکبّر نمىکنند»
بر طبق این آیه بزرگترین مانع ایمان، استکبار ورزیدن درونی است و سرباز زدن از پذیرش حقیقت.
لذا استکبار ورزیدن درونی افراد بدرجات متفاوت در عین شعار ایمان داشتن منتج به ایمان هایی سست و ناقص میشود. سایر نتایج استکبار ورزیدن که در قران کریم بیان شده است: استمرار شرک : صافات/35 و 36- احساس غرور: فصلت/15- تکذیب آخرت: نحل/22 .مجموعه این نتایج در یک فرد و جامعه دیگر چه اثری از دستگاه فکری الهی و اسلامی می گذارد؟در نتیجه چه عملی اسلامی و خالص و مفید برای فطرت و روح الهی تک تک افراد جامعه بروز می کند؟
استمرار استکبار ورزیدن متولیان و مردم جامعه ایران سبب مشکلات کنونی جامعه بویژه فرهنگی است.(فرهنگ همان است که من برایش جانم را فدا می کنم:مقام معظم رهبری)
اما استکبار ورزیدن، آیا فقط به لایه احساسی غرور و تکبری خام و لحظه ای اشاره دارد؟آیا نمی تواند چهره ای پیچیده تر و عمیق تری داشته باشد؟و در غالب دستگاهی فکری به رد گذاره های وحیانی بپردازد؟
بنظر نویسنده عمق استکبار ورزیدن هر فرد تابع اعتقاد و عمل او به مکتب های فکری غیر اسلامی است. استکبار ورزیدن در این بیان یعنی لحاظ کردن گذاره های حاصل از عقل خودبنیاد و منقطع از وحی.یعنی لحاظ کردن نظری غیر از نظر الهی و فطری.این نظر شاید حاصل رای شخصی، خانواده، فرهنگ زمانه کشور و برای امروز ، فرهنگ غالب جهانی که از آن غرب است، باشد.فرهنگ غربی امروز که مبتنی بر مکاتب دنیوی سکولاریسم ، اومانیسم ، لیبرالیزم و...است و این ایجاد تمدن بوسیله این مکاتب دنیوی یعنی لحاظ کردن نظر عقل خودبنیاد به تمامی ، ایجاد تمدنی حاصل از استکبار ورزیدن در مقابل نظر و فرمان الهی می کند و لذا از این رو مجموع این فرهنگ مدرن غربی را استکبار جهانی می نامیم. اما چگونه این لحاظ کردن نظر در جامعه ما و سطح زندگی فردی ایرانیان مسلمان و بخصوص جوانان آن اتفاق می افتد؟
انسان شناسی غریزه محور غرب پایه را بر ساخت زیستی انسان می گذارد.لذا از انجا که دو دست استکبار در به چنگ کشیدن ملت ها نظامی و فرهنگی است(که جنگ نرم اشاره به مبارزه در بعد فرهنگی دارد) در مقابل ایران پس از ضربات دست نظامی (ده سال جنگ تحمیلی-که دارای حرکاتی به نسبت خام تر و ساده تر از نظر استراژتیک و عمق پیچیدگی دارد چراکه سعی بر نابودی کالبد ظاهری ادمیان دارد اما جنگ نرم و فرهنگی سعی بر تسخیر روح ادمیان مورد هدف دارد و سوژه و هدف روح پیچیده انسانهاس و نفوذ و غلبه به برنامه های بلندمدت تر و پیچیده تری دارد تا فتح فرهنگی با فتح قلبهای افراد جامعه هدف بوقوع می پیوندد.)اکنون ضربات دست فرهنگی است که کالبد این دست در واقع همان "مدیا" است.
شناخت زیستی و غریزه محور غرب از انسان ، مدیا غرب را بسیار تصویری و جذاب رشد داده است تا با نفوذ و تاثیر بر ساخت زیستی و فیزیولوژی مشترک انسانی مفاهیم ملزوم مکاتب دنیوی خود را القا کند. این تصاویر در بعد کاربردی شامل به تصویر کشیدن سبک زندگی منتج از این مکاتب دنیوی یا فرهنگ غرب است و محتوای آن نیز لذت مدار . که بار اصلی انجام این تکالیف بردوش هالیوود و کانال های ماهواره ای و اینترنت می باشد.
مکاتب دنیوی غیر از مکاتب الهی است.لذا سبک زندگی مبتنی بر این مکاتب غیر از سبک زندگی دینی است. مکاتب دنیوی تجدد و مدرنیته و پست مدرنیزم را ایجاد کردند.لذا این مکاتب فکری غیرالهی سبک زندگی جدیدی با ارزش گذاری جدیدی ارایه می کنند.لذا نجدد دین دیگریست. لذا سعی بر زندگی متجددانه در خانواده های مسلمان ایرانیان و متولیان دولتی چه در فکر و چه در عمل حتب با ظاهر اسلامی نتابج امروز و پیامدهای مهلک آینده را در پس خواهد داشت. القا این زندگی متجددانه حاصل فعل مدیا و انفعال دولتها(اگر نگوییم استقبال-که در دولتهای سازندگی و اصلاحات شاهد بودیم و انفعال دولت اخیر) و استقبال و انفعال خانواده های جامعه مسلمان ایرانی است.
زندگی غریزه محور مصرفی است.همچون جامعه کنونی ایران(مستند به آمار منتشره و وجه تسمیه سال اصلاح الگوی مصرف:مقام معظم رهبری تنها مرجع عقلانیت اسلامی در کشور است و گرنه رویه مقام ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس از ترس از دست دادن رای و پایه های سست دمکراسی قدرت وارد شدن به مدار عقلانیت اسلامی را نمی دهد )
زندگی غریزه محور دانش محور است. دانشی تکنسین محور در جهت مفاهیمی همچون توسعه آن هم در جهت ارضای هر چه بیشتر نفسانیات ارزش جا زده شده در مکاتب دنیوی.در حالی که زندگی فطری حکمت محور است.نظام صد ساله نوین آموزشی ایران کپی سستم های آموزشی غربی است.لذا ادامه تکمیل تر و ایده ال تر قطعا" در غرب قرار دارد.و بهترین دانشگاه ایران چیزی جز سکوی بالاتری برای این پرتاب نیست.(معضل فرار مغرها)
نظام آموزش ایران با اصلاحیه های اسمی در بعد انقلاب تحت عنوان نظام آموزش و پروش ایران بعد از لحاظ شدن معیارهای اسلامی اصل در آن بینش (حکمت) و فرع آموزش(دانش)می شود.اما، همانطور که گفته شد درون سیستم و در اجرا بعلت کپی بودن (در عین عدم تلاش برای رسیدن به ساختی اسلامی منتج از عدم اعتماد و در نتیجه روی آوردن همانند سایر ارگانها و افراد جامعه به شعار) جایگاهی و سیستمی برای اصل پرورش حکمت مدار دارا نمی باشد.
لذا در سیستم دانشگاهی و آموزشی مدارس ایران با وصله پینه های رقت انگیزی همچون درس پرورشی و گنجاندن واحدهای معارف اسلامی بعنوان نمایندگی اسلام در دانشگاه ها با آن ارایه سطح پایین شاهد تکثیر میلیونی از جوانان التقاطی و سطحی نگر که با کمترین امواج از سوی غرب علیه تمامی ارزش های ناچشیده اسلامی سر به بهانه گیری و شورش بر می دارند.
لذا دانشجویان ایران بعنوان فرزندان بالغ خانواده های ایرانی نه در خانواده های منفعل و اباحه گر کنونی و نه در جامعه و نه در نظام های کپی آموزش مدارس و نه دانشگاه ها با اسلام ناب آشنا نمی شوند.
در مجموعه می توان از شیوع زندگی غریزه محور و ارزش های جذاب دنیوی منحط غربی در امت مسلمان ایران القا شده توسط مدیا پرقدرت غرب و اجرا شده و کاتالیزور شده توسط متولیان منافق و انفعال متولیان متدین و اقشار مرفه و ضدارزشی جامعه ایران ، دولت های تندرو، لیبرال و سکولار گذشته و نظام ها و سیستم های اجرایی کپی علمی-آموزشی ، اقتصادی و فرهنگی نام برد.
(پرواضح است که هر هر کدام از بند های بیان شده در بالا هر کدام جای بحث و مطلب فراوان دارد)
اما در انسان شناسی اسلامی، انسان خلیفه الله دارای زندگی بسیار جدی است. چون انسان ابدی است.لذا گذاره های سبک زندگی دینی در عین سبکی و سادگی ظاهری مستحکمترین گذاره های موجود هستند. لذا بسیار دارای پتانسیل مورد تکبر قرار گرفتند هستند.لذا همانطور که گفته شد مانع ایمان، استکبار ورزیدن درونی است. و این رخداد واقعیتی است که در درون تمامی افراد اعم از دانشجویان، پدر و مادرها، مسولان، هنرمندان و روشنفکران با درجات متفاوت رخ داده است که نتایج امروز ببار آمده و نتایج خطرناکتر که در صورت انفعال و استقبال و استمرار استکبار ورزیدن گریبانگیر تمامی افراد امت مسلمان خواهد شد.
دوباره مطرح می کنم. چرا تجدد یک دین جدید است؟به اشکال زیر توجهه کنید:
 |
اگر هر کدام از حروف نماد یک ارزش بگذاریم با جایگشت این حروف (نه حتی حذف) می توان به دینی جدید رسید. یعنی می توان با حفظ بسیاری از ارزش های اسلامی در جامعه نام آن جامعه را اسلامی نهاد.و با لحاظ کردن در رفتارها و سبک زندگی نام رفتار و زندگی اسلامی نهاد.به نظر نویسنده از همینجا ریشه بسیاری از معضلات اعم از اباحه گری ها، مسامحه ها ، سازشها و قرائت های متنوع ایجاد می گردد که حاصل به خطر افتادن سرنوشت دنیوی و اخروی افراد است.شخصیت هایی همچون امام خمینی(ره) با بررسی این مطلب زندگی خود را وقف احیا اسلام ناب می کنند و صراحتا مقابل قرائت های دیگر از اسلام را همچون اسلام امریکایی،اسلام سرمایه داری و ... را معرفی و مردود اعلام میکند.
بعد از انقلاب اسلامی نیز این قرائت ها و یا متد مونتاژ توسط مونتاژگرانی همچون عبدالکریم سروش ادامه یافت و به مدد دولت های لیبرال و سکولار جریان اصلاحات آمد و همچنین با گشودن صراطهای مستقیم را بر انبوهی از جوانان کشور ، فضای عقیدتی و فرهنگی کشور را وارد ورطه ای از اباحه گری ها و مسامحه گری و غربزدگی که شامل(که به اقتضای سن و مقطع زندگی در استقبال امیال نفسانی بود )درصد بزرگی از جمعیت کشور نیز می شدند کرد و انها را جاذب مغناطیس مدیا غرب ، فرهنگ طبقات اشراف کشور نمود. بی شک در این فضا، گذاره های رها شده و تنها، آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامی است. انقلاب مستضعففین . انقلاب پابرهنگان...
متاسفانه جریان فرهنگی غالب کشور نیز کماکان و ذلت بار تر همیشه در دست قشر نازکی از روشنفکران مغاطه گر و غربزده و کهنه گراست است که در کسوت هنرمند، استاد و نویسنده و چه چه خالصانه بر باطل مدرنیته استوارند و بر پیکره امت واحده مسلمان می تازند تا تکه تکه کردن آن به اره سبک زندگی غربی و دین تجدد.در انفعال مذبوحانه مسولان بی صلاحیت فرهنگی کشور.
تربیت جوان مسلمان پیروز بر استکبار اکبر درون و اصغر برون از تربیت هرم مازلویی و ورزش قهرمانی و تغذیه هرمی و آموزش دانش محور و دانشگاه تکنسین پرور و...حاصل نمی شود.
مثال:جمله روبرو جمله خبری عادی است : "افرادِ" "جامعه" امکان دچارشدن به بیماری های غیرواگیر و مزمنی همچون چاقی، دیابت و فشار خون و..را دارند.
حال بجای افراد و جامعه بگذاریم مومنین و امت مسلمان . "مومن" مگر چاق میشود؟ کم خوری اصل است در سبک زندگی دینی و انسان سالک راه حق یا سبک زندگی مدرن و هرم های تغذیه ای برای نژاد و کالبد امریکایی؟
از امت واحده تا جامعه امروز چه تاریخی گذشته و پندی گرفتیم؟
آیا ایجاد کلان شهری با رشد سرطانی بنام تهران حاصل اصلاحات ارضی شاه غربرده بقیمت نابودی کشور روستانشین ایران نبود؟
آیا نابود محور اقتصادایران که کشاورزی بود حاصل طرح های انگلیسی-امریکایی-اسراییلی نبود(رجوع شود به کتاب "تلخترین نوشته من " نوشته حیدر رحیم پور ازغدی)
آیا فتنه 88 که حاصل شورش اشرافیت رانت خوار گذشته و ضدارزش و فاسد امروز شمال شهر نشین تهران بر جمعیت روستاییان و حذف جمعیت دها میلیونی انها و غالب کردن تهران بعنوان ایران نوعی استکبارورزیدن نیست؟(که حاصل رشد استکبارورزیدن های درونی و سایر علل همکار بیان شده در ابتدا مقاله می باشد)آیا حاکم کردن نفسانیات چندهزارنفر بر میلیونها مسلمان روستایی سانسور شده توسط رسانه های داخلی و خارجی و بی توجه های دولت های حاکمه گذشته دیکتاتوری نبود؟
و اینها همه حاصل نیاوردن ایمان به گذاره های اسلامی است.در مانع بودن استکبار درونی و هجمه و مغناطیس استکبار بیرونی که جاذب و مددکار یکدیگر بودند و هستند.
ریشه در عدم ارایه گذاره اسلام ناب(و نه التقاطی) است.اسلامی که افراد و اعمال با ان سنجیده می شوندو نه برعکس.اسلام معیار.آن هم نه صرفا از تریبونهای ساخته و پرداخته دنیای مدرن همچون سینما و تلویزیون و سایر گوساله های سامری.که اگر نبود پایه قدرت استکبار امروز غرب بر مدیا قرار نمی گرفت.هیچ تاثیرگذاری بر انسان ، قوی تر از رفتار و منش انسانی دیگر نیست.یعنی تربیت بوسیله عمل و رفتار و بیان حکمت مربوطه(توجه شود به اصل حکمت محور اسلام)درنتیجه تربیت اصیل و نمونه اسلام در بیان و عمل پیامبراسلام و سایر ائمه وجود دارد.که در کنار قرآن منابع اسلام ناب هستند.لذا در صورت دسترسی نیز در درون خود نسبت به آنها بی اعتماد بوده و با لحاظ کردن نظر مکاتب دنیوی نسبت به آنها استکبار ورزیده می ورزیم( اما برای حفظ ظاهر اقدام به شعار دادن می کنیم.)
در بحث تریبون ارایه اسلام ناب طبق گذاره های اسلامی اولویت اول و ریشه و رکن کلمه و کتاب است. اما در عمل چه؟از متن و نعقل گریزان و به نصویر مشتاق.تصاویر پردازش شده و کاذب نقش بسته بر پرده سینماها و نمایشگر تلویزیون و رایانه ها...مثال بارز،هالیوود این چوب مقدس فراماسونری ،کارخانه رویاسازی، رواج دهنده بی همتای رویاها و آرزوهای رنگارنگ و شهوت و لذتی نفسانی و دنیوی...دقیقا دو عنصری که انسان شناس اول تاریخ بشریت (و امام شعاری ما) درباره قدرت مخرب آنها چنین فرمونده اند:
میزان توجه به عرصه کتاب و فرهنگ کتابخانی در کشور و دغدغه چندم بودن مسولین و خانواده ها نشان از فاصله با معیارهای اسلامی در کشور را دارد.توزیع رقت انگیز کتاب در ایران پهناور که محدود به چند کتابفروشی در تهران و چند کلان شهر دیگر است.تیراژ دو تا پنج هزار نسخه ای نسبت به جمعیت هفتاد میلیونی خود گویای عمق مشکل است.البته باز هم جریان روشنفکری مستکبر با بایکوت و سانسور محصولات اسلامی و انقلابی از نشر آنها جلوگیری می کند.
رساندن و انتقال مفاهیم اسلام ناب در فضای کشور به جوانان و خانواده ها با حفظ اولویت ها و ارزش ها و نه تحریف شده و اصلاحیه و سانسور شده با ارزش ترین رسالت فرهنگی فعالیت های فرهنگی هر مسلمان ایرانی کنونی است.با ایجاد و ترویج سبک زندگی دینی مبتنی بر قران و عترت که این امر باعث تطهیر جامعه از علل مانع ایمان که در راس آنها استکبار درونی قرار داشت می شود.
و ایمان راستین منجر بعمل شده و اسلام عملی است و مسلمان مصلح است که بذات خورنده و نابودگر استکبار بیرونی است.و سبک زندگی دینی اصیل بذات مبارز و محو کنده استکبار بیرونی و آثار و خنثی کننده نقشه های آن است.
در ادامه نمونه هایی ار احادیث امام اول مسلمین بعنوان منبع اندیشه اسلامی در رابطه با بحث یقین و مطالب مرتبط ذکر میکنم و بحثی مختصر در میزان عمل و فاصله از ان.نویسنده برای تحلیل دقیقتر و رسیدن سریعتر به ابعاد و عمق احادیث صورت نموداری آنها را ارایه می دهد:
1.
این چهار شعبه ارکان آموززش و پرورش ما هستند؟تاریخ چه جایگاهی دارد؟چه ارایه ای دارد؟غیر رویکردی سطحی و کلیشه؟کل ارایه و بررسی حوادث تاریخی حتی معاصر همچون انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در طی چندین سال تحصیل علوم تکنسین پرور و دانش محور چند ورق اطلاعات خام است.چه ارایه ای از سوی خانواده ها دارد؟دغدغه چندم خانواده هاست؟آنقدری که بحث اوقات فراغ و ساماندهی بازی های رایانه ای و اینترنت و ماهواره ای برای انها مدنظر است چه رویکردی به این گذاره های مطرح شده دارند؟چه راه کاری برای پرورش بینایی هوش دارند؟چه تلاشی برای شناخت ماهیت واقعی ان دارند؟
زندگی مدرن با ارزش مند جا زدن " زندگی برای دم و حال " کل این مفاد را در اجرا سانسور ، در تئوری بی ارزش و بی فایده القا میکند.
2.
در این بیان اسلام با چند واسطه و معادل مساوی عمل است.(از جمله یقین)و دیگر جایی برای شعار و نیز نظریه پردازی جهت اصلاح و روزآمد کردن گذاره های اسلامی! نمی گذارد.مشکل بر نچسب بودن گذاره های اسلام به سبک زندگی مدرن است.دین اسلام بر دین تجدد قابل سوار شدن نیست.و وصله پینه ها و روکش اسلامی کشیدن بر این گذاره های دنیوی دوامی ندارد و نتیجه ای جز نتایج مهلک بیان شده در قران وجود ندارد.
3.
 |
سازگار دستگاه فکری اسلامی و مراتب قرارگیری داده ها چه حاصل از سیر افاقی و چه سیر انفسی.اگر بخش عظیمی ار توده اطلاعات دانش محور جاری در سبک زندگی مدرن و ارزش گذاری شده توسط دین تجدد را از داده های ورودی به این ساختار حذف کنیم چه باقی می ماند؟آیا طبق ارکان چهارگانه کسب یقین در حدیث اول اطلاعات حکمت محور وارد شده اند؟سیستم اموزشی دانش محور وارد می کند؟خانواده متجدد ؟رسانه های غربزده؟
بخش دوم.استکبار بیرونی
در بخش دوم استکبار بیرونی بررسی می شود. و همانطور که گفته شد این استکبار در واقع نظر عقل خودبنیاد و منقطع ار وحی است که در غالب مکاتب دنیوی و انسان شناسی زیستی و غریزه محور اقدام به برپایی تمدن غرب نمود.توفیق اجباری ناشی از احیا و فعال شدن وجه سیاسی اسلام توسط امام خمینی و ادامه توسط مقام معظم رهبری مصادیق استکبار بیرونی و رکن اجرایی آن معاصر دولت امریکا شناسایی و معرفی شده و همگان را بر مبارزه با آن فراخوانده میشوند.لذا در تعریف استکبار جهانی به ییشوایی امریکا مطالب فراوان وجود دارد و ذکر مجدد انها تکرار مکررات است. لذا در ادامه برای رعایت اختصار و همچنین رسایی و دقت چارت هایی جریان شناسانه از امریکا بیان می شود که در درک ساز و کار تمدنی غرب ، استکبار ، بگمان نویسنده مفید خواهد بود:
1.
بگمان نویسنده نکته های کمتر پرداخت شده نقش کلیدی فراماسونری در بنیاد نهادن تمدن غرب و کشور امریکا است و نیز دین ییورتینی (منشعب از پروتستانیسم مسیحی در قرن شانزده)توده مهاجرین که ابزار کار فراماسونرها در برپایی این تمدن بودند.
2.
نمودار فوق برگرفته از اسکناس دلار گویا نحوه همکاری و نقش این دو دریک وجه ظاهری و باطنی از رویکرد امریکایی در پرداخت به مسایل است.
همچنین این ساخت توجیه گر وجدان امریکایی جهت انباشت سرمایه و بهره کشی است.
نتیجه گیری:
استکبار ورزیدن درونی با لحاظ کردن نظر نفس اماره وشیطان،عقل خود بنیاد و مکاتب دنیوی و دین تجدد و سبک زندگی مدرن بر فرمان الهی و فطری رخ می دهد.که مانع ایمان است.و مانع عمل اصیل و صالح. عدم نقد و تغییر تمامی سیستم های کپی شده در ایران با معیارهای اسلامی و عدم تجدید نظر خانواده های مسلمان ایرانی درباره سبک رندگی غربی و بدین تجدد بودن و عدم تلاش و مطالبه و ایجاد دغدغه برای خود در جهت کسب و عمل به گذاره های اسلامی نتایج خسران دنیوی و اخروی تک تک افراد را بدنبال خواهد داشت.
ساز و کار استکبار بیرونی نیز به اختصار با رویکرد جریان شناسی تاریخی (به شیوه اصیل اسلامی)بیان شد.
منابع فکری و نقلی:
قران الکریم
غررالحکم و درالکلم
گلچین احادیث
مجموعه آثار:شهید مطهری
مجموعه آثار:علامه جعفری
مفالات و جستارهای علامه حکیمی.دکتر ابراهیم فیاض.دکتر حسن کچوئیان.رضا امیرخانی.وحید جلیلی.مهدی نصیری.نعمت الله سعیدی ،و شهیدسیدمرتضی آوینی
نیمه پنهان امریکا.شهریار زرشناس
وبسایت پژوشکده باقرالعلم
آوینی و مدرنیته.مهدی نصیری
