جستاری در باب لزوم تتبین واقعیت و ساختار اقتصادی کشور و فاصله آن با اقتصاد اسلامی

"  ورود علم اقتصاد به ایران همراه با نهاد‌گرایی بود"[i].جمله قابل تاملی است. این که دانش ترجمه ای اقتصاد دانشگاه های ایران، از دریچه کدام مکتب و نظریه وارد ایران شد. مانند زیست شناسی که از دریچه دارونیسم به ایران وارد شد.و تاکنون به عنوان مسلمات علمی به نوجوانان و فرزندان خانواده های مسلمان ایران تدریس میشود.
اگر دانشگاه را حوزه نظر و دولت مدرن و نهاد های اجرایی کشور را عرصه عمل بدانیم. محتوا و ساختار هر دو حوزه کپی و ترجمه ای و وارداتی است. کتب دانشگاهی گردآوری از مکاتب و نظریه های تفکر مدرن غربی است.
حوزه اجرایی کشور نیز با ساختارهای کپی دست دوم خود در حال اجرا نسخه های توسعه محور غربی هستند.
زمانی این نسخه ها با نام اصل چهارترومن(Truman in Article 4) در کشور و با حضور مستشاران امریکایی انجام میشد و زمانی به نام تعدیل اقتصادی بدون مستشار اما با نسخه دیکته شده بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول و توسط مجریان داخلی اما با سواد به اصلاح دانشگاهی ترجمه ای و تفکر اقتصاد سرمایه داری .

 و اکنون نیز که طبق متن کتاب امنیت ملی سیاست های اقتصادی نئولیبرالی سرمایه داری بعنوان نسخه اقتصاد جمهوری اسلامی تجویز شده است:

"دکتر حسن روحانی در صفحه 782 کتاب امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران که به همت مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام آماده شده است می گوید: به نظر می رسد که نظریه مکاتب نهاد گرایان و کینزی های جدید با الگوی مطلوب توسعه و در جمهوری اسلامی ایران قرابت بیشتری داشته باشند.

و یادر کتاب مبانی برنامه چهارم توسعه که به همت حسین بشیریه  همکارانش تهیه شد تنها راه مناسب برای ارتقاءاقتصاد ایران را پیروی از روش های کینزی و نئو کینزی ها معرفی می کنند.

به نظر می رسد در هر دوره نظام تصمیم سازی ما در حوزه اقتصاد بین دو مکتب کینز و فریدمن دست به دست می شود  و از مکتب اسلام با مبانی محکم و قوی خود برای تصمیم سازی خبری نیست."


لذا آنچه در ذهن مردم خطور نمی کند این است که  آنچه زیر نام جمهوری اسلامی ایران در حوزه اقتصاد رخ می دهد کاملا در تضاد با هویت و اهداف اسلامی و انقلابی نظام باشد و حتی غلیظ تر از خود امریکایی ها اجرا کنیم! :

 

"متأسفانه امروز اکثر مسئولان کشور و بسیاری از نمایندگان مجلس و شمار زیادی از قضات کشور به این ویروس مهلک اندیشه های لیبرالی مبتلا هستند؛ همه اینها به ویروس سرمایه داری آلوده شده اند.

آنها اینگونه فکر می کنند که بهترین نوع هدایت و کنترل کشور، عدم دخالت دولت است مثل عدم حمایت دولت از تولید و جهان سومی تر اینکه این فکر را دنبال می کنند که هرچه نفت بیشتری فروخته شود فضای اقتصادی بهتر و مطلوب تر است.

آنها فکر می کنند هرچه یک عده خاص و محدودی پولدار شوند این بهتر استو  برایند این 24 سال همین ها بوده است که در لیبرالیست بهبود وضعیت آدمهای فقیر ربطی به دولت ندارد.

البته خود آمریکایی هایی ها نیز کمک هایی به قشر فقیر خود دارند مثلا به 50میلیون نفر کارت غذا می دهند تا از فقر غذایی این جمعیت نابود نشود و یا اینکه 40میلیون نفر در اروپا زیر خط فقر هستند که پوشش داده می شوند؛ اما در کشور ما به دلایل مختلف این پوشش ها هم انجام نمی شود و حاضر به انجام دادن این ها نیستیم؛ به عبارتی از لیبرال ها لیبرال تر شده ایم."[ii]


اقتصادانان و نسخه نویسان اقتصاد کشور چنان ایدولوژیک و غیرتی از نظریات اقتصاد لییرال سرمایه داری دفاع می کنند که گویی هیچ نظریه و راهکار و نسخه دیگری وجود ندارد و امکان ندارد:

"در داخل کشور ما، به جای اینکه دیدگاه نئوکلاسیک را فقط یک روش تحلیل در نظر گیرند، آن­ را خیلی سریع به ایدئولوژی تبدیل کردند و این‌گونه بود که این رویکرد موضوع شبه‌مقدسی انگاشته شد که از پیش پاسخ‌های روشنی برای تمام امور دارد. برای مثال هنگامی که دربارة علت مشکلات فلان بخش صنعت یا کشاورزی سؤال می‌شود، خیلی سریع گزاره­های از پیش تعیین‌شده­ای به شکل جهان‌شمول پاسخ می­دهند که چون قیمت­های نسبی کار نمی­کند و مالکیت در اختیار دولت است، این مشکل پدید می‌آید.

 یکی از دغدغه­هایی که درواقع برای من وجود دارد این است که همین سرنوشت برای نهادگرایی تکرار نشود؛ یعنی ما نهادگرایی را دستگاهی بدانیم که لزوماً کامل نیست، اما مقدوراتی دارد که در همان حوزه­ برای ما می­تواند مفید باشد. اگر نهادگرایی در اقتصاد ایران، به جای روش تحلیل، در جایگاه هدف­گذار قرار گیرد، می­تواند به شکل ایده‌ا­ی خطرناک درآید. "[iii]


نیاز است که همه اقشار مردم و از همه مهمتر دانشجویان ، دانش آموزان و معلمان ، مربیان و خانواده ها توسط نخبگان دلسوز انقلاب و رسانه ها و سیاسون اگاه شوند . و سطح توقعات و انتظارات جامعه باید با واقعیت تنظیم شود نه با شعار.
این واقعیت که انقلاب اسلامی در چه حوزه هایی از زندگی و ساختار های اجرایی و حکومتی و خدمت رسانی ورود داشته است و در چه حوزهایی هنوز ورود نداشته و محصولات این ساختارهای چه نسبتی با انقلاب اسلامی دارند.

باید آگاه شوند که حال و روز امروز اقتصاد و معشیت مردم نتیجه نسخه های اقتصاددان وطنی اما دانشگاهی و لیبرال و مشاوران اقتصادی دولت های متوالی در کشور بوده است که به نام انقلاب و اسلام تبیلغ می شود:

"هیچ کش نتوانست این شاهکار را بزند غیر از اقتصاددانان لیبرال.این اقتصاددان هایی که طرفدار سیستم سرمایه داری هستند.نرخ های تورم هم از طرف دیگر رفت بالا و این خود به تنهایی یک شاهکار است.من کتابی در باب رشد اقتصادی در حال ترجمه هستم هیچ جای دنیا غیر از اقتصاددانان لیبرال نمی توانند مردم را بیچاره کنند."[iv]

آن هم در جامعه که هر ده سال(78-88) فتنه ای برای براندازی نظام در ان کلید میخورد و بین این ده سال مورد تهاجم فرهنگی و جنگ نرم و تحریم اقتصادی است.
و طی این مدت آتش بار رسانه ای استکبار و ضد نظام و نیز حتی رسانه های داخلی غرب گرا و سیاسیون قدرت طلب روزانه تبلیغ ناکارامدی نظام را می کنند و تورم و بیکاری و اعتیاد و چه چه را به پای  ناکارامدی نظام و انقلاب می نویسند .
باید برای مردم تبیین شود که ما در دوران گذار از ساختارهای طاغوتی و غیر اسلامی به ساختارهای اسلامی و الهی هستیم و این مسله زمان بر است و اراده و خوداگاهی فکر و نیرو لازم دارد  و انقلاب اسلامی هنوز در اقتصاد و فرهنگ ادامه دارد.
بجای اینکه وضعیت امروز را به نام ناکارامدی انقلاب اسلامی و اسلام و روحانیت و حکومت دینی منتصب بکنیم و اجازه بدهیم ویروس "ناکارامدی نظام" پخش شود تا هر گروهی سوء استفاده خود را بکند: طیف های سیاسی هم دیگر را تخریب بکنند تا به قدرت برسند. سلطنت طلب ها و ضدانقلاب اصل انقلاب را زیر سوال ببرند و دوران خفت بار پادشاهی طاغوت را بعنوان دورانی بهتر از امروز تبلیغ کنند(از چاله به چاه افتادن!) و روسنفکران تجددگرا  نیز اندیشه تجدد و مدرن غرب را غایت ناگزیر و سرنوشت محتوم هر کشور خواستار پیشرفت و شکوفایی و کارامد بدانند و انگاره ها و سیستم های سکولار و لییبرالی خود را کارآمد تبلیغ کنند و مشکل اصلی را حکومت دینی و سکولار نبودن نظام سیاسی کشور بدانند ، بهتر است انچه از جامعه را که واقعا آموزهای اسلامی مدیریت می کند را به مردم معرفی کنیم و انجا را که هنوز انقلاب اسلامی پشت دروازه های آن در حال مبارزه است را نیز به مردم معرفی کنیم.
حوزه اقتصاد امروز حوزه ای نیست که محصولات و عملکرد آن را به جایی از تفکر اسلامی بشود چسباند. حال هر چقدر بانک ها و موسسات نام های مقدس ائمه اطهار بگذارند و بنر بانکداری اسلامی چاپ بکنند (که این مسئله نیز باید جلوگیری شود تا از صدمات این ظاهرسازی جلوگیری شود):

باید مراقب التقاط بود. التقاط یعنی اینکه چیزهایی خوشمان بیاید و آنها را کنار هم قرار ‌دهیم؛ اما وقتی می‌گوییم دانش من عندالله یعنی از یک منطق و ارزش خاصی پیروی می‌کند. التقاط در صحنه علم هم مطرح است. التقاط در صحنه مکتب مثل کاری بود که گروه‌های پیش از انقلاب انجام می‌دادند و اسلام را با مارکسیسم قاطى می‌کردند. حالا بعد از انقلاب اسلام با لیبرالیسم ترکیب می‌شود. ارزش‌های دینی تفسیر لیبرالی می‌شود. یکی از مشکلات جامعه ما همین است. می‌خواهند تفکرات لیبرالی را در قالب آموزه‌های دین جا بیندازند. این می‌شود التقاط مکتبی. حالا اگر گفتید ما می‌توانیم علمی را تولید کنیم که بر اساس مبانی دینی باشد، سازگار با مبانی دینی باشد، یعنی علم اسلامی در مقابل علم سکولار داریم. اگر این‌ها را بدون متدولوژی و منطق خاصی با همدیگر فقط بچسباند و درواقع سازوکارهای لیبرالی را در قالب اسلامی اجرا کنیم این همان التقاط علمی است. این را باید جلویش گرفت. اینکه خطاست و ما را در تولید علوم انسانی اسلامی تهدید می‌کند همین است.

وقتی می‌گوییم مثلاً برای نظام مالی اسلام نهادی را طراحی کنند باید جزءبه‌جزءش مبتنی بر آموزه‌های دینی و اسلامی باشد. اگر این کار را نکنیم دچار التقاط علمی می‌شویم؛ یعنی تجربه و علم بشری را می‌گیریم و می‌گوییم اینکه مسلم است و آن را به کار می‌گیریم. مثلاً عده‌ای قائل‌اند به اینکه بهره با ربا متفاوت است. این همان التقاط علمی است. آنها می‌گویند شما بی‌خودی با بهره بانکی مخالفت می‌کنید. اصلاً ماهیت بهره یک‌چیز است و ربا هم ماهیتش یک‌چیز دیگر است. آنچه اسلام تحریم کرده است ربا است نه بهره. این یعنی روزنه التقاط علمی. کاملاً باید مراقب این نوع مسائل بود. این است که عرض می‌کنم وظیفه حوزه‌های علمیه این است که آموزه‌های دینی را در حوزه‌های مختلف دانش بشری بررسی کند. محصولش را در اختیار تحصیل‌کرده‌ها و نظام آموزشی قرار بدهد تا بتوانیم آن سلامت فکری را در جامعه داشته باشیم. معنایش این نیست که دانشگاهیان ما مسلمان نیستند، مسلمان هستند. تعارضی ندارد؛ اما باید با معارف دینی عمیق‌تر از این آشنا بشوند. کما اینکه حوزه‌های ما هم باید با دانش روز دنیا عمیق‌تر از اینکه هست آشنا بشوند. تا بتوانند به رسالت خودشان عمل کنند

، افرادی هستند که معتقدند ما نیازی به دانش اقتصاد اسلامی نداریم. ما فقط باید به آموزه‌های دینی وفادار باشیم. همین‌که مسلمان باشید کفایت می‌کند. «تورم» جامعه اسلامی و غیر اسلامی ندارد. تورم عللی دارد که دانش اقتصاد برای برطرف کردن تلاش می‌کند. این جریان، جریان ضعیفی است. عمدتاً هم در بخشی از دانشگاهی‌های ما این تفکر وجود دارد. می‌گویند شما اشتباه می‌کنید که دنبال «علم اقتصاد اسلامی» هستید. همان‌طور که فیزیکْ اسلامی و غیر اسلامی ندارد، اقتصاد هم اسلامی و غیر اسلامی ندارد. منتها اگر بگویید که نظام اقتصادی اسلامی نداریم، به آنها برمی‌خورد؛ و حال‌آنکه اگر بپذیریم که باید این را تولید یک گرایش هم هست که از روی غیرت اسلامی معتقد است ما همه‌چیز داریم و نگاه حداکثری دارد. متوجه نیست که رسالت دینْ به دست دادن علم اقتصاد نیست. این تفکر در میان عامه مردم شیوع دارد. اینکه مکتب، نظام و علم اقتصادی داریم. بین این‌ها تفکیک قائل نمی‌شوند. گاهی می‌گویند نظام اقتصادی، منظورشان مکتب است. گاهی می‌گویند علم اقتصادی اسلامی و مکتب را قصد می‌کنند. وقتی می‌گوییم علم چیست، آموزه‌های مکتبی را مقابل ما ردیف می‌کنند. پس معلوم می‌شود عدم دقت در تعابیر گاهی دچار چنین اشتباهاتی می‌شود."[v]

این رسالت اگاهی بخشی و شناخت از وضعیت ، ماهیت ، محتوا و  ساختار علمی و اجرایی کشور را در کنار این مطلب باید دید که وقتی مردم به این شناخت برسند و وقتی کم کاری ها، اهمال کاری ها و نیز فقر محتوایی و کندی تولید علم و سیستم اسلامی را متوجه شوند، از مردم و خانواده های دل بسته به اسلام و انقلاب برای کمک به این حرکت علمی و تحول علوم انسانی و ایجاد نسخه های پیشرفت ایران اسلامی می پیوندند. همانگونه که برای پاسداشت اسلام و انقلاب در جنگ تحمیلی فرزندان خود را راهی جبهه ها کردند، امروز نیز  برای سرافرازی انقلاب اسلامی و برپایی تمدن نوین اسلامی شیعی ، فرزندان خود را به جبهه های فکر و اندیشه و عمل خواهند فرستاد.



[i] واکاوی اندیشه نهاد گرایی در گفت‌وگو با حسین راغفر-مهرنامه-شماره ۳، خرداد ۱۳۸۹

 

[ii] ابراهیم رزاقی، - http://dana.ir - شناسه خبر: 66990

 

[iii] ابراهیم رزاقی، - http://dana.ir - شناسه خبر: 66990

[iv] نشریه همشهری اقتصاد - شماره بیشت و ششم - گفتگو با دکتر مهدی تقوی

 

[v] مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین دکتر عیسویhttp://rasayeandisheh.ir-- کد خبر: ۴۴۱۶