نگاهی به قرایت تقلیلی از نمایندگی مجلس در استان
وقتی متن بروشورهای تبلیغاتی کاندید های نمایندگی دوره های قبلی را به یاد می آوریم. یا سری به آرشیو سایتهای خبری استان بزنیم و مروری بر فعالیتها و اخبار نمایندگان استان بزنیم...این سوال مطرح می شود که نماینده مجلس در استان چه کاره است؟یا چه کاره نیست؟! تاسیس دانشکده ،تاسیس دانشگاه، تاسیس کارخانه ،راه اندازی تولیدی، تجهیز بیمارستان، راه اندازی و نصب MRI یا CT scan، عمل جراحی قلب باز(!!)، ساخت و راه اندازی بیمارستان، لوله کشی آب ،گاز، برق کشی ،جاده کشی، پل سازی، سد سازی.... آیا نماینده مجلس کار افرین است؟ ایا ریئس دانشگاه مهندسی است؟ آیا کارشناس سیاسی است؟ آیا کارشناس اجتماعی است؟آیا فقیه و مجتهد است؟آیا تولید کننده است؟ آیا تاجر است؟ ایا ریئس دانشگاه علوم پزشکی است؟آیا مدیر اموزش و پرورش است؟ آیا شهردار است؟ آیا ریئس بانک است؟ ایا ریئس بیمارستان است؟......
در استان ما نمایندگی چگونه تعریف شده است که می توان در طی چهارسال از تاسیس دانشگاه و کارخانه و رشته دانشگاهی گرفته تا احداث سد و جاده و پل را می تواند به خود نسبت بدهد؟ با این اوصاف آیا نماینده مجلس از نظر عملکردی یک کاتالیزور قوی برای انجام همه این پروژه های عمرانی است؟ آیا یک بازیکن آزاد است که می تواند در میدان بروکراسی پیچیده کشور وارد شود و با نفوذ در ساختار عریض و طویل و کند بروکراسی و اجرایی دولتی کشور فرایند انجام پروژه ها را تسریع کند؟ آیا رابین هودی است که به منابع درامد و ثروت و خزاین نفتی خود را می رساند و در غالب ساخت و فعالیتهای عمرانی و اموزشی آن منابع را به مردم محروم منطقه خود می رساند؟
در پاسخ به این ابهامات باید پرسید شرح وظایف نمایندگی مجلس چیست؟ مکانیسم عمل و مسیر نماینده ها از نیازها و درخواست مردمی و رصد منطقه و منافع ملی و مصالح کشوری تا رسیدن به قانون مورد نیاز چیست؟ و از همه مهمتر چرا به شهادت همان لیست تبلیغاتی فعالیتها و اخبار منعکس شده از ایشان خبری از قانون گذاری نیست؟
به جای لیست فعالیتهای عمرانی باید استدلال آورده شود که چرا و کدام قانون را به تصویب رساندن؟ چرا و چه ردیف بودجه ای ایجاد کردند؟ به تصویب کدام قوانین کمک کردن و رای دادن؟ به کدام قوانین رای ندادن؟ به کدام سیاست کلان و خرد اجرایی کشور نقد کردن و پیگیری کردند؟ چرا و دلایل کارشناسی انها برای همه این کارها در مجلس چه بوده؟ برای این فعالیتها از چه منابع کارشناسی استفاده کردن و با چه معیار و عیاری نظر خود را محک زدند ؟ وامدار چه مکتب و چارچوب و اصول نظری بودند؟ نطریه مورد قبول اقتصاد شان چیست؟ در فرهنگ؟ در سیاست؟
چگونه بدون دانستن اینکه فرایند قانون گذاری در مجلس چگونه و چه ملزوماتی دارد پذیرش و کاندیداتوری آن همگانی است؟ چه زمانی این شفافیت و اطلاعات لازم در اختیار عموم قرار میگرد تا آمادگی برای نمایندگی بصورت حرفه ای و دراز مدت و پله پله قابل اکتساب باشد نه بصورت ذوقی( یا همان حملات احساس تکلیف ناگهانی) ؟ چگونه این احساس های تکلیف ناگهانی و بر اساس چه منطقی در استان ما ظهور و بروز می کنند ؟ اصرار یا تملق اطرافیان؟ شان و شوکت و پست و مقام؟ نام و آوازه؟ جریانی عاطفی از احساس ناعدالتی و مفید بودن ؟
چگونه بدون ایجاد و داشتن نظام موضوعات و مسائل و بدون گذاشتن وقت مناسب برای این مهم ، بصورت ناگهانی از یک حوزه محدود و تخصصی چه در دانشگاه چه در جامعه. مثلا رشته ای دانشگاهی یا اداری به عرصه قانون گذاری ورود میکنند ؟ از کدام از کاندیدهای هر دوره مجلس چند مطلب و مقاله و کتاب تخصصی حاصل از بررسی مشکلات خاص و عام استان پیدا می کنیم؟ برای مثل به عبارت کلیشه ای" برای حل معضل بیکاری چه برنامه ای دارید" توجه کنیم. عبارتی که در زمان تبلیغات انتخابات زیاد شنیده می شود( البته چه انتخابات فرقی نمی کند :چه رییس جمهوری چه مجلس !) حال این حل معضل بیکاری در چه سطح و لایه ای به نمایندگان مجلس ربط پیدا میکند ؟ همان نماینده ای که تاسیس دانشکده و بیمارستان و سد سازی را در کارنامه تبلیغلاتی فعالیتهای خود دارد، در چه سطحی این حل معضل را برای خود تعریف میکند؟ ایا از وقت و موقعیت و سواد و دانش عمدا دانشگاهی خود برای رسیدن به قانونی اثر گزار در فضای کسب و کار و نظام بانکداری و هدایت منابع به سمت تولید و مهار واردات خرج می کند یا برای کاتالیزور شدن برای راه اندازی و تاسیس پروژه های نیمه کاره و تصویب ساخت و راه اندازی (که به چه بهتر به عمر نمایندگی ایشان نیز افتتاح ان قد بدهد) و ایجاد لیست و رزومه کاری پربارتر و صد البته که برای مردم نیز این سبک فعالیت نماینده منتخبشان بسیار ملموس تر و قابل دیدتر و دل نشین تر است و بخت تکرار موفقیت کسب رای بیشتر می شود.
اگر وظیفه نماینده ها تصویب و پیگیری و تسریع احداث جاده و سد و بیمارستان و کارخانه و ... در منطقه است پس وظیفه وزارت و ادراه راه و ترابری در استان چیست؟ وظیفه سازمان جهادکشاورزی چیست؟ وظیفه دانشگاه علوم پزشکی چیست؟ وظیفه بانک های استانی چیست؟ وظیفه مسکن و شهرسازی چیست؟ وظیفه شهرداری چیست؟
ایا ماهیت کاتالیزور بودن و بازیکن ازاد بودن برای فشار به سازمان ها و ارگانهای(تغییر مدیران) و فشار بر وزارتخانه ها و وزیر( برای رای اعتماد یا استیضاح) تحریفی و تقلیلی از وظایف نمایندگی آن هم در طراز نماینده مجلس انقلاب اسلامی نیست؟ بر فرض سعی بر قانون نویسی نیز داشته باشند آیا قانون گذاری در مجلس انقلاب اسلامی با مجالس سکولار سایر کشورها نباید فرقی داشته باشد؟ یا باید از قوانین شرع مقدس برای تولید قوانین استفاده کند نه فقط برای تایید و امضا! که در نبود این مهم مجلس نیز با عرفی کردن قوانین و ترجمه قوانین و نسخه های ترجمه ای توسعه و مدرنیزاسیون جهان سومی ، ساخت جامعه مدنی و سکولار جهان سومی را تسریع میکند.و کاندیدهای نمایندگی چه مقدار براین اصول حساسیت دارند و برای دستیابی به این مهم،یعنی استفاده از اسلام و شرع مقدس در مقام تولید قوانین کسب مشاوره و چاره جویی تلاش کرده اند؟
جهان امروز جهان نمایش و ارایه است.جهان انتشار است. ابزار های مختلفی برای این ارایه و اظهار نظر و تحلیل موحود است.کاندیدهای نمایندگی یافته های و راه حل های خود را در مقام کاندید قانون گذاری و نمایندگی در کدام رسانه و تریبون ارایه کرده اند؟ به ارتباط ضعیف شبکه هامون و نماینده های فعلی و ادوار گذشته دقت کنیم. به انعکاس یکطرفه و خبری و نه تحلیلی سایت های خبری و سایر صفحات کاندیدها نماینده ها دقت کنیم. مطبوعات مکتوب نیز به همچنین.کاندیدهای محترم یافته های خود را چه زمانی در معرض نقد و انتقاد و بررسی عوام و خواص گذاشته اند؟آیا سخنرانی های یکساعته در زمان تبلیغات انتخابات کافی است؟ ایا کلی گویی و شعار دادن کافی است؟ آیا نام و نشان و شهرت و سمت اداری و دانشگاهی کافی است؟ ایا در کیفیت مدیریت و سوابق قابل بحث نیست ؟ آیا داشتن رزومه کافی است؟ ایا وزن کشی نمایندگان محلی با فامیل و طایفه کافی است؟ با تعداد حامیان نسبی و انتصابی؟
متاسفانه واقعیت امر بگونه است که باید برای رد مسایل فوق پاسخ هایی شفاف و قانع کنده مهیا شود تا بتوان بلوغ و گذر از این قرائت خاص و خام از نمایدنگی مجلس را در استان و کشور شاهد باشیم و برای دستیابی به مجلسی در طراز انقلاب اسلامی قدمی برداشته باشیم. دوران کلی گویی و شعار بسر آمده است.. حتی دوران وزن کشی لیست خدمات وفعالیتهای توسعه مدار مادی نیز بسر آمده. مسیر برای نمایندگی مجلس شوراس اسلامی در افق تمدن نوین اسلامی بعنوان راه سوم بشریت (نه شرقی و نه غربی) برای سعادت دنیا واخرت در چارچوب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت انچنان باید تعریف شود که فقط افراد عالم به اثار متاخر بند بند قوانین مصوب و قانون گذاری های خود و تبعات دنیوی(در هر سه حوزه اقتصادی و فرهنگی و سیاسی) و اخروی برای جامعه اسلامی جرات ورود و قبول این مسئولیتت را به خود بدهند.
همچنین باید مختصات نمایندگی مجلس و مرز آن با حوزه اجرایی و وظایف ارگانها و نهادهای مرتبط با مشکلات هر منطقه باید کاملا شفاف و روشن باشد . روزی که بروشورهای تبلیغلاتی بجای کشکولی از کلمات "تاسیس" و "راه اندازی" و "ایجاد" در حوزه های اقتصادی و توسعه محور باشند، از تحلیل ها و یافته ها و استدلال برای تلاش برای رسدن به قوانین حمایتی در نظر گرفته شده برای نظام موضوعات منطقه و حل ریشه ای مشکلات در سطح کلان و خرد پر شوند که در این صورت ما به بروشور نیاز نداریم بلکه به کتابچه های تحلیلی تبلیغاتی نیاز خواهیم داشت و همچنین نه به عکس کاندیدها که به متن مکتوب و دقیق رای و استدلال و یافته های آنها برای قضاوت همگانی و امکان انتخاب بهترین تحلیل ها و یافته ها و راه حل ها و پیشنهاد های قانونی مبتنی بر شرع مقدس نیاز خواهیم داشت. آن زمان می توان شواهدی باشد که نمایندگی مجلس در طراز انقلاب اسلامی در مسیر درست و متکامل قرار گرفته است.