ماهنامه مهرنامه در جدیدترین شماره خود در دی ماه 94 خبر از انتشار ماهنامه تخصصی درباره دانش سیاسی با نام "سیاست نامه" داد. شعار این نشریه "در اندیشه آزادی" است.که با توجه عقبه فکری این نشریه می توان جای این عبارت ترجمه ای همان کلمه لیبرال را گذاشت : "در اندیشه لیبرالیسم". مطلبی که با شهادت عناوین مقالات این نشریه تایید میشود. مقالاتی که وظیفه تطهیر لیبرالیسم را در فضای فکری کشور بر عهده دارند.  عناوینی همچون: درامدی بر فهم لیبرالیسم در ایران: مدافع حق فردی و شخصی! همچنین جلد این نشریه عکسی از جواد طباطبایی نویسنده سکولار جریان روسنفکری مزین شده داست. کتابهای ایشان از مراجع فکری روسنفکری سیاسی و جریان لیبرال کشور است.

این نشریه از گروه نشریات "هم مهین" است.مجموعه مطبوعاتی "هم مهین" قبل از ایجاد این شبکه از نشریات روزنامه حزب کارگزاران سازندگی بود. مجموعه نشریات هم مهین هم اکنون شامل نشریات "مهرنامه" در حوزه علوم انسانی ّ "تجریه" در حوزه ادبیات و هنر و دانشنامه در حوزه علوم تجربی و هفته نامه "صدا" در حوزه خبر و تحلیل سیاسی تشکیل شده است. سردبیر این مجموعه نشریات محمد قوچانی از اعضای فعلی شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی است.

این گروه نشریاتی سه حوزه علوم انسانی،علوم تجربی،و ادبیات و هنر را پوشش می دهند و همچنین در سطح وقایع روز جامعه با نشریه صدا نشریه حزب کارگزاران سازندگی به دبیر کلی غلامحسین کرباسچی حضور دارند.

جشن تولد کرباسچی در حزب کارگزاران با حضور فائزه هاشمی و محمد قوچانی

 

محمد قوچانی رکوردار به توقیف کشاندن نشریات تحت میدیریتش ، که آخرین آنها هفته نامه "آسمان" و روزنامه "مردم امروز" است. پیش از این نشریات متعددی از اصلاح طلبان را با جرم های مشابه توقیف شدند.[i]

اما در این میان مهرنامه را می توان اصلی ترین پایگاه تمرکز و تریبون ائتلافی جریان روشنفکری لیبرال در کشور دانست که در عرصه جنگ نرم  و در بنیادی ترین لایه معرفتی جامعه یعنی علوم انسانی در حال ایفای نقش است. به گفته پیام فضلی نژاد نویسنده کتاب "ارتش سری روشنفکران"، ماهنامه مهرنامه اصلی ترین نشریه جریان اپوزسیون و برانداز کشور است:

"سخن اجمالی من در آخرین سخنرانی‌ام این بود که «ماهنامه مهرنامه» سخنگوی اپوزسیون برانداز خارج از کشور است و حلقه‌ای از «جاسوسان آکادمیک» سازمان‌ اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) را گردهم آورده و در داخل ایران برای آنان تریبون تبلیغاتی فراهم کرده است. شگفت‌انگیز است که سردبیری این ماهنامه را آقای «محمد قوچانی» بلافاصله پس از آزادی از زندان و محاکمه در دادگاه حوادث پس از انتخابات (موسوم به دادگاه متهمان کودتای مخملی) برعهده گرفت و منابع مالی آن توسط یکی از برجستگان جناح موسوم به «کارگزاران سازندگی» تامین می‌گردد.

صاحب امتیاز و مدیرمسئول و قائم‌مقام مدیرمسئول آن نیز زن و شوهری ساکن بندرعباس هستند به نام‌های «فروزنده ادیبی» و «مهدی شمشیریان» که پیوندهای‌شان با «محسن سازگارا» (پادوی سازمان جاسوسی سیا) در عصر اصلاحات و نشریات زنجیره‌ای- که به تعبیر رهبر معظم انقلاب «پایگاه‌های دشمن» بودند- قابل بررسی جدی و محل تامل است. همین فعالان در «پایگاه‌های دشمن» در هنگامه‌ای که رهبری «گفتمان‌سازی» در علوم انسانی را با دغدغه‌مندی حکیمانه خویش پیگیری می‌کردند و خواهان نقد جدی علوم انسانی سکولار بودند، از اسفند 1388 ماهنامه «مهرنامه» را ویژه «علوم انسانی» روی کیوسک‌های مطبوعاتی فرستادند.

در تکمیل آن مدعایم در سخنرانی «نمایشگاه قرآن» باید نکات جدید دیگری را بیفزایم. اول اینکه، «مهرنامه» نسخه‌ای از ماهنامه‌هایی چون «ایران‌نامه» و «کنکاش» و «پویش» است که توسط ائتلافی از روشنفکران سلطنت‌طلب، لائیک، سکولار و چپ‌های آمریکایی ساکن اروپا و ایالات متحده در دهه‌های 1360 و 1370 در خارج از کشور به چاپ می‌رسید؛ اکنون همان نویسندگان و مصنفان و پژوهندگان فراری در «مهرنامه» گفتارهایی مداوم و نوشتارهایی دائم و حضوری پیاپی دارند و من فقط به نمونه‌های برجستة آن نگاهی کوتاه می‌اندازم: مانند «احمد اشرف» از مدیران بلندپایه «بنیاد اشرف پهلوی» (یا همان «بنیاد مطالعات ایران» به ریاست اشرف پهلوی) در واشنگتن. دی. سی که پیوندهای استوار آن با سازمان جاسوسی CIA را می‌توانید در اسناد کتاب «پس از سقوط» نوشته «احمدعلی مسعودانصاری» ببینید.

«احمد اشرف» از ویراستاران ارشد «دانش‌نامه ایرانیکا» نیز هست که تحت مدیریت برجستگان فرقه ضاله بهائیت و وابستگان «اشرف پهلوی» و با مدیریت «احسان یارشاطر» بهایی تحریر و نشر می‌شود؛ یعنی هم با «سیا» و هم با «سلطنت‌طلبان» و هم با «بهائیان» تعاملات رسمیِ گسترده دارد و مثلاً مقاله‌ای از او با ترجمه «رضا خجسته رحیمی» که دبیر تحریریه «مهرنامه‌» است در شماره 2 این ماهنامه به چاپ رسید.(خجسته رحیمی هم اکنون سردبیر ماهنامه "اندیشه پویا" است)

طیف دوم «مهرنامه» چهره‌های آکادمیکی هستند که به نظر من دولتمردان اصلاح‌طلب از سال 1381 به بعد و به دلایل مختلف شیفته تئوری‌های آنان شدند؛ تئوری‌هایی که مستقیماً نسب از راهبردهای CIA می‌برد.

آنان نحله‌ای از «روشنفکران سکولار رادیکال» هستند که چه از حیث تیپ‌شناسی با اعضاء «بنیاد اشرف پهلوی» متفاوتند و چه از نظر حضور و جای پای آشکارتری که در ایران دارند، متمایز می‌گردند و از نمونه‌های شاخص آن می‌توان به «مدیا کاشیگر»، «علی پایا»، «جمشید بهنام» و «بابک احمدی» اشاره کرد.

مثلاً در شماره 2 «مهرنامه» شما مقاله «فضیلت و ترور» از «بابک احمدی» را بخوانید. ایشان البته به هیچ وجه دارای شاخص‌های یک «متفکر اصیل» نیست، بلکه بیشتر یک «مترجم سکولار» است که مثل خیلی از تجدیدنظرطلبان دیگر- از «عبدالکریم سروش» تا «حسین بشیریه»- پیش از انقلاب را در لندن و پاریس گذارند و پس از بازگشت به ایران کارش را با «مجله فیلم» که بیمارترین جریان سینمایی داخل کشور است، آغاز کرد. احمدی در دهه 1360 به معرفی فیلمسازان هالیوودی و اروپایی مانند «روبر برسون» و «آندری تارکوفسکی» می‌پرداخت و پروژه‌اش تغییر ذائقه فرهنگی- هنری مخاطبان ایرانی بود . " [ii]

همچنین دکترشهریار زرشناس درباره این نشریه چنین می نویسد:

"مهرنامه از آغاز انتشار خود در دو سال قبل کوشید تا چونان چتری تئوریک و تروبینی فراگیر برای طیف رنگارنگ نویسندگان و مترجمان و ایدئولوگ های سکولاریست مدرنیست عمل نماید.

وجه غالب هویت ایدئولوژیک مهرنامه، ترویج نئولیبرالیسم اقتصادی و سیاسی و فرهنگی است، هر چند که این نشریه کوشیده است تا به عنوان رسانه و تریبونی برای طیف رنگارنگ مخاطبان جمهوری اسلامی و اپوزیسیون فرهنگی و سیاسی با تمایلات مختلف عمل نماید از این رو است که در مهرنامه شاهد حضور افرادی چون: خشایار دیهیمی، عزت الله فولادوند، مهرزاد بروجردی، سروش دباغ، داریوش آشوری، داریوش شایگان، تورج اتابکی، علی رضا میرسپاسی، همایون کاتوزیان، حاتم قادری، احسان نراقی و بسیاری تکنو کرات – بورو کرات های مروج ایدئولوژی های مختلف عالم مدرن هستیم.

مخرج مشترک افرادی که ارکان هویت فکری مهرنامه را تشکیل می دهند، ترویج سکولاریسم مدرن می باشد، و اگر چه در طیف همکاران مهرنامه از لیبرال های نهضت آزادی و نئولیبرالهای به اصطلاح روشنفکری دینی گرفته تا همکاران نشریات سلطنت طلب خارج کشور و مرتبط با بنیاد اشرف پهلوی دیده می شوند، اما وجه غالب و اصلی و هژمونیک در مهرنامه، هویت نئولیبرالی آن است.

سردبیر مهرنامه از «آزادی خواهی نام می برد و می گوید که تنها «آزادی» خواهی است که می تواند هرنوع اقتدارگرایی از توتالیتریانیسم دینی تا... را دگرگون سازد»
«آزادی» خواهی ترجمه تحت اللفظی لیبرالیسم است و آن گونه که سردبیر می گوید مهرنامه به «متفکران آزادیخواه در اقتصاد، سیاست، حقوق و فلسفه» را مورد «توجه» قرار داده است.

البته با نگاهی به محتوای اکثر مقالات و مصاحبه ها و گزارش ها و نیز اسامی نویسندگان و مترجمان می توان به خوبی این «طوفان لیبرالیسم» [اگر بخواهیم دقیق تر سخن بگوییم:نئولیبرالیسم] در فنجان» را به وضوح مشاهده کرد." [iii]

همچنین وحید جلیلی در نقد یکی از مقالات مهرنامه چنین می نویسد:

"این همه اعتماد به نفس لیبرال به پا خواسته قصه ما ؛ در سانسور تاریخ انقلاب و خط زدن نام بسیجیان خمینی از فهرست آمریکا ستیزان ایرانی از کجا می آید؟

این راست لیبرال چرا این چنین در اعماق کوچه علی چپ ماوا گرفته است؟

آیا این تغافل را هم باید با سراسیمگی و هیجان کودکانه ای که املای کلمات را هم از یادش برده توجیه کرد  یا قطعه ای از پازل رندانه ای دانست که مجموعه ذوق زدگان این روزها برای تحریف سرافرازترین انقلاب مردمی جهان تدارک می بینند؟

گروهی از این ذوق زده ها مثل لیبرال به پا خواسته مهرنامه ,امام را از تاریخ خیالی و خودساخته شان خط می زنند و گروهی دیگر تصویر او را با خاطره هایی که تنها شاهدش خودشان اند خط خطی می کنند." [iv]

نام های مشترکی که در تحریریه این مجموعه نشریات دیده میشود . عنوان گروه نشریات هم میهن برای تمامی این نشریات و نیز سمت های سیاسی سردبیر و بعضی از اعضا تحریریه وابستگی این مجوعه تشکیلاتی را به حزب کارگزاران سازندگی ( که از درون دولت سازندگی بوجود آمد و لیبرال بودن خود را نیز پنهان نمی کنند) واضح و علنی است.

 

از نظر عملکردی ،  این گروه نشریات زنجیره ای در کنار سایر نشریات اصلاح طلب آبشخورفکری طبقه متوسط کشور است که هر ماه توسط این نشریات در کنار انبوهی از انتشارات و کتاب معرفی شده در این نشریات شارژ فکری و معرفتی می شوند. تا در یکسان سازی سلیقه این طبقه و اجماع رساندن این طبقه بر سر جهان بینی مدرن و سکولار و قرایت لیبرال از اقتصاد و فرهنگ و سیاست حامی مناسبی برای طیف سیاسی غربگرایان داخلی مهیا شود و در وقتهای مناسبی همچون  انتخابات نهاد قدرت و تصمیم سازی را قبضه کنند و از طریق جریان مدیریت تکنوکراتیک داخلی که "وجه اجرایی" جریان روشنفکری در کشور هستند کشور را به سمت هضم در اقتصاد و فرهنگ و سیاست جهانی پیش می برند و گفتمان انقلاب را به عنوان راه سوم و راه نه شرقی و نه غربی را از حرکت انداخته و از دورن استاحله می کنند.

از نظر ماهیت، این جریان فکری مطبوعاتی در واقع جریان ترجمه ای از علوم انسانی غربی (بخش اعظم محتوا این نشریات،  ترجمه مقالات و مصاحبه با روسنفکران و نویسندگان خلرجی و ایرانی مقیم انگلیس و امریکا و نویسندگان و مترجمان سکولار داخل کشور را تشکیل می دهد) است که با ایجاد پشتوانه معرفتی و ایجاد نگاه و ذایقه و سلیقه در سه حوزه علوم انسانی ای و علوم تجربه و هنر و ادبیات کار تربیت فکری و معرفتی طبقه متوسط کشور را بر عهده دارد.

در واقع این جریان مکتوب درسنامه های بسط اندیشه لیبرال در طبقه متوسط (بویژه دانشجویان و تحصیل کرده های دانشگاهی که بدلیل ماهیت سکولار محتوای دروس دانشگاه های کشور دارای گرایشان سکولار هستند)کشور به حساب می آیند.

نگاهی به تعداد و عناوین به نشریات هفتگی و ماهنامه ها(روزنامه ها بدلیل تعدد و شهرت ذکر نمی شوند)جریان روسنفکری که وجه سیاسی آنها در غالب اصلاح طلب و کارگزاران سازندگی بعنوان مکتوبات جریان روشنفکری و بسط لیبرالیسم در کشور که در شهرستان زاهدان از کیوسک های روزنامه فروشی قابل تهیه است می اندازیم:

انیشه اصلاح ، اندیشه پویا، ایران فردا(نشریه رسمی نهضت آزادی)، سخن ما، مهرنامه، تجربه، نگاه، جامعه پویا، چهلچراغ(سردیبر سابق این نشریه هم اکنون مستند ساز bbcفارسی و سازنده مستند هتاک "خط و نشان رهبری " است)، پبام ابراهیم، تجارت فردا، روشن، زنان امروز (ماهنامه فمینیستی ایران)

در این میان محدود نشریات جبهه مقابل که تحت عنوان نقد جریان روسنفکری و بسط گفتمان انقلاب اسلامی در حوزه های علوم انسانی و فرهنگ و هنر در کشور منتشر می شوند در استان ما جایی نداشته  و عرضه نمی شوند. برای مثال روزنامه "وطن امروز" ، هفته نامه "پنجره" ، ماهنامه "راه" و "حلقه وصل" و "دوماهنامه گفتمان الگو" در استان ما پخش نمی شوند.

نداشتن این حق انتخاب و کیوسک هایی که انبوهی از روزنامه ها و نشریات منسجم و شبکه ای به بسط جریان روشنفکری و تطهیر و ترویج  لیبرالیسم اشغال شده اند و گفتمان نقاد و مقابل خواسته یا ناخواسته در این نبرد نابرابر سانسور می شود برای آینده معرفتی و فرهنگی استان پیش از آنکه  انتظار رشد چشمگیر در حوزه معرفتی برای نسل جوان و متدیین و دانشگاهیان و سایر اقشار داشت باید انتظار هضم در این سیل مطبوعاتی را کشید. عامه مردم در استان توسط ماهواره های خانگی در حال ویروسی شدن فکری و معرفتی هستند و خواص مردم با کتاب و نشریات این جریان منسجم و شبکه ای. هم اکنون عرصه نشریات در استان ما یه چهار حوضه محدود شده است:

1.نشریات جریان روشنفکری لیبرال

2.نشریات سرگرمی و زرد(خانواده-ورزش-سینما)

3. مطبوعات استانی

4. مطبوعات جریان مذهبی و انقلابی

که در این میان دو حوضه روشنفکری و زرد تقریبا 80درصد این عرضه را به خود اختصاص داده اند. لذا کمترین انتظار و اقدام عاجل عرضه عادلانه و سهولت دسترسی به نشریات هر دو گفتمان در استان است.که بسط گقتمان انقلاب در جامعه بدون ابزار و منابع معرفتی مکتوب(کتاب و نشریات) امکان پذیر نیست.

 

مجتبی جهان تیغ 


[i] :

به گزارش تسنیم، روزنامه مردم امروز به سردبیری محمد قوچانی به دلیل تیتری با مضمون حمایت از رسانه‌ هتاک به ساحت مقدس پیامبر مکرم اسلام با دستور دادستانی توقیف شد؛ نکته‌ای که در این‌باره قابل توجه و تامل است رکورد "محمد قوچانی" در توقیف کردن رسانه‌های اصلاح‌طلب است.

انتشار روزنامه مردم امروز به سردبیری قوچانی در حالی است که وی سردبیری هفته نامه صدا و مهرنامه را نیز بر عهده دارد. به همین منظور سردبیری هفته نامه صدا به سعید لیلاز واگذار شد و قوچانی به همراه تیمش به روزنامه "مردم امروز" کوچ کرد تا سیطره سلسله نشریاتی که با حمایت غلامحسین کرباسچی منشتر می‌شود گسترش یابد.

محمد قوچانی یکی از عناصر فعال رسانه‌ای اصلاح طلب است که فعالیت رسانه ای خود را از همکاری با نشریه عصرما – ارگان مطبوعاتی سازمان مجاهدین انقلاب – آغاز کرد و بعد از همکاری با روزنامه‌های عصرآزادگان، جامعه، نشاط، خرداد و اخبار اقتصادی، با گرفتن مسئولیت سردبیری همشهری ماه به یکی روزنامه نگاران شاخص اصلاح طلب تبدیل گشت و بعد از این نیز مسئولیت هدایت چندین روزنامه و هفته نامه را بر عهده گرفت.

با آغاز به کار دولت یازدهم فعالیت رسانه‌ای قوچانی افزایش یافت و با تبدیل امتیاز هفته نامه "آسمان" به روزنامه، قوچانی و تیم همراهش دور جدیدی از فعالیت رسانه‌ای در کنار انتشار ماهنامه "مهرنامه" و "تجربه" را آغاز کردند.

با این حال روزنامه آسمان بعد از گذشت شش روز از انتشارش، به علت توهین به مقدسات و غیر انسانی خواندن حکم قصاص توقیف شد.

بعد از توقیف روزنامه آسمان ، این تیم رسانه‌ای هفته نامه صدا را منتشر کردند که حالا بعد از نزدیک به هشت ماه فعالیت به روزنامه مردم امروز کوچ کرده‌اند. این مسئله بهانه ای شد تا با مرور کارنامه محمد قوچانی در عرصه مطبوعات، به بررسی نشریاتی بپردازیم که در زمان سردبیری قوچانی به تعطیلی کشانده شده است.

روزنامه‌های زنجیره ای

فعالیت‌ رسانه‌ای قوچانی هم زمان با رشد روزنامه‌های زنجیره آغاز شد و وی با بیشتر روزنامه‌های توقیف شده همکاری داشت. روزنامه های جامعه، نشاط، عصر آزادگان، خرداد و اخبار اقتصادی از جمله این روزنامه‌هاست که در مدت فعالیت قوچانی به تعطیلی کشیده شد.

توقیف همشهری ماه

روزنامه همشهری به ابتکار غلامسین کرباسچی شهردار وقت تهران در تاریخ ۲۴ آذرماه سال ۱۳۷۱ فعالیت خود را آغاز کرد. بعد از گسترش فعالیت و کسب اعتبار، همشهری دست به چاپ ویژه‌نامه‌ها و ضمیمه‌های روزانه و ماهیانه در کنار انتشار روزنامه زد که با استقبال زیادی مواجه شد. محمد عطریانفر سردبیر وقت روزنامه همشهری، محمد قوچانی را به سردبیری همشهری ماه -ضمیمه فرهنگی روزنامه همشهری- منصوب کرد تا وی اولین تجربه سردبیری را در مجموعه همشهری تجربه کند. انتشار این ماهنامه توسط قوچانی زمان زیادی به طول نینجامید و این ماه نامه به اتهام تخلف از قانون مطبوعات و انتشار بدون مجوز و غیرقانونی توقیف شد. بعد از این قوچانی و تیم همراهش به انتشار همشهری جهان به عنوان ضمیمه روزانه روزنامه همشهری پرداختند.

قوچانی و توقیف‌های متوالی شرق

بعد از اولین تجربه سردبیری قوچانی در موسسه همشهری و با تغییر شهردار، تیم تحریریه همشهری با سردبیری محمد قوچانی و مدیرمسئولی مهدی رحمانیان، روزنامه شرق را در دوم شهریورماه ۱۳۸۲ منتشر کردند. در دوره مسئولیت محمد قوچانی در شرق، انتشار این روزنامه دو مرتبه متوقف شد که اولین حکم توقیف را پس از انتشار شماره‌ی ۱۴۱ خود، به‌دلیل پوشش دادن خبر مربوط به نامه‌ی اعتراضی نمایندگان مجلس ششم در ۲۹ بهمن ۱۳۸۲ از سوی شعبه‏‌ی ۶ دادسرای ویژه‏‌ی‌ کارکنان دولت دریافت کرد. اما این توقیف به‌دلیل نامه‌ی عذرخواهی مدیرمسئول روزنامه‌ی شرق که به سعید مرتضوی -دادستان وقت تهران- نوشت، زمان زیادی طول نکشید. در این نامه، رحمانیان با بیان این‌که روزنامه‌اش مرتکب خطای مطبوعاتی شده است، رفع توقیف این روزنامه را خواستار شده و گفته بود: «ما ضمن تمکین به نظر و اقدام دادسرا، اعلام می‌داریم بدون مطالعه‌ کافی، بخش‌هایی از نامه‌ی بدون امضا که سندیت آن محرز نبوده و انتساب آن به نمایندگان از مسیر طبیعی و روال متعارف برای ما حاصل نشده را منتشر کرده‌ایم.»

بعد از گذشت شش ماه، این روزنامه بار دیگر به دلیل انتشار کاریکاتوری توهین آمیز در صفحه‌ی پایانی شماره‌ی ۸۵۳ خود توقیف شد. پیش از توقیف، به روزنامه‌ی شرق دستور داده شده بود که مدیرمسئول و سردبیر خود را تغییر دهد. بنابراین در متن ارسال‌شده از سوی دبیرخانه‌ی هیأت نظارت بر مطبوعات این‌گونه آورده شد: «صاحب امتیاز شرق روز دوشنبه، ۲۰ شهریور، با ارسال نامه‌ای به این هیأت، تقاضای دوماه مهلت دیگر را کرده است؛ اما با توجه به تخلفات مکرر روزنامه و عدم اصلاح در یک‌ماه اخیر و خصوصا با توجه به انتشار کاریکاتور توهین‌آمیز در یکی از شماره‌های اخیر آن نشریه، هیأت نظارت بر مطبوعات به اتفاق آرا روزنامه‌ی شرق را توقیف کرده است.»

لازم به ذکر است که این روزنامه در تاریخ  ۲۴ اردیبهشت ۸۶ بدون حضور محمد قوچانی فعایت مجدد خود ر آغاز کرد.

روزنامه هم میهن به مدیر مسئولی غلامحسین کرباسچی که در افکار عمومی به عنوان تریبون حزب کارگزاران مطرح بود فعالیت خود را در دوران دوم خرداد آغاز کرد. بعد از توقیف اولیه این روزنامه، انتشار مجدد آن هم زمان شد با توقیف روزنامه شرق و انتقال محمد قوچانی و تیم همراهش در تحریریه شرق به روزنامه هم میهن. البته دور جدید فعالیت روزنامه هم میهن به سردبیری قوچانی با انتشار 47 امین شماره اش در تیرماه سال 86 به پایان رسید و با رای نهایی دادگاه توقیف شد.

هفته‌نامه‌ شهروند امروز

و اما محمد قوچانی در سال 85 و بعد از توقیف‌ رسانه‌های قبلی و  با همکاری تیم قبلی‌‌اش هفته نامه "شهروند امروز"منتشر کرد که این رسانه اصلاح‌طلب هم در آبان87 توسط هیئت نظارت بر مطبوعات و به دلیل تکرار تخلفات و عدم توجه به تذکرات قبلی توقیف شد.


کوچ به ایراندخت

همزمان با انتشار شهروند امروز، قوچانی از شهروند امروز به هفته نامه ایراندخت کوچ کرد اما این رسانه هم توسط هیئت نظارت بر مطبوعات در تاریخ 10 اسفند سال 88 با استناد به تبصره ماده 11 قانون مطبوعات و با توجه به فقدان شرایط مندرج در بند 6 ماده 9 قانون مطبوعات یعنی "پای بندی و التزام عملی به قانون اساسی"، لغو پروانه شد.


روزنامه اعتمادملی

قوچانی که هم زمان با مسئولیت سردبیری هفته نامه شهروند امروز، یکی از اعضای شورای سیاست‌گذاری روزنامه اعتماد ملی و از مشاوران مهدی کروبی محسوب می‌شد در 23 بهمن ماه 87به عنوان سردبیر روزنامه اعتماد ملی منصوب و فعالیت خود در این روزنامه آغاز کرد؛ عملکرد محمد قوچانی در فتنه 88 در روزنامه اعتماد ملی موجب شد که او آخرین سردبیر این روزنامه باشد چرا که اعتماد ملی به دلیل پخش شایعه، اشاعه فحشا و افترا علیه نظام اسلامی در سال 88 توقیف شد.

توقیف آسمان

روزنامه آسمان که اولین شماره آن در26 بهمن 92 منتشر شد تنها بعد از 6 شماره به انتشار مطلبی به نقل از هرمیداس باوند حکم قرآنی و الهی قصاص را غیرانسانی خواند و به همین دلیل و بنا به اعتراضات گسترده جریان‌های سیاسی من جمله بخشی از جریان اصلاحات، با حکم دادسرای عمومی و انقلاب تهران در روز پنجشنبه 1 اسفند 1392 توقیف شد.


و مردم امروز

روزنامه اصلاح‌طلب مردم امروز با حضور محمد قوچانی در ٦ دی سال جاری منتشر شد و عصر امروز(شنبه27 دی) با حکم دادستانی تهران به دلیل حمایت از روزنامه هتاک فرانسوی که کاریکاتوری موهن را علیه پیامبر اسلام(ص)منتشر کرده بود، توقیف شد.

 

[ii] : گفتگوی پیام فضلی نژاد با ماهنامه فرهنگ عمومی

http://www.seratnews.ir/fa/news/14392

 [iii]

بررسی رویکرد نولیبرالی ماهنامه مهرنامه توسط دکتر شهریار زرشناس – کتاب تکنوکراسی

[iv] : لیبرالیسم «علّیّهء» امپریالیسم | نقد سرمقاله مجله مهرنامه با عنوان «لیبرالیسم علیه امپریالیسم»