هفت شهریور سالروز درگذشت علامه و مرجع تقلیدی است که رابطه عحیبی با کتاب داشت.تحول و جوشش و رابطه ای که در بر اثر اموزه های اسلام در او پیدا شده بود.و تکلیف و رسالتی که بر وجدان بیدار ایشان سنگینی میکرد.

احساس تکلیف در عصری که میدانست مردم دین شان را با کتابها خواهند شناخت.تکلیفی و مبارزه ای فرهنگی در مقابل نفوذ استعمار غرب که در سرزمین مسلمانان سخت مشغول چپاولند و ایشان  نفوذ فرهنگی آنها را مشاهده می کرد. علامه در خاطرات خود به یکی از علل و محرک خود در جمع آوری کتاب های چنین نقل می کنند:

"در نجف کاروان سرایی به نام قیصریه بود که من از آن جا عبور می کردم. شلوغی مردم و طلبه ها نظرم را جلب کرد، وقتی سؤال کردم چه خبر شده است؟ گفتند: کتاب حراج می کنند. وارد کاروان سرا شدم. یک نفر چوب دستی گرفته بود و کتاب های خطی و چاپی علمای گذشته را می فروخت. شخص غیر روحانی با لباس عربی در ازای پول زیاد اکثر کتاب های خطی را خرید. پرسیدم: اسم این مرد چیست؟ گفتند: او دلال و نماینده کنسول انگلیس در بغداد است. کتاب ها را می خرد و از عراق خارج می کند و به انگلیس می فرستد.

همان جا انگیزه بر ی جمع آوری کتاب های خطی در مرحوم والد تشدید می شود، و از آن زمان دست به کار می شود"

و رسالتی ناشی از رسیدن امواج تمدن ملحد غرب به سرزمین اسلامی و مخاطرات فکری و معرفتی پیشرو که پیکره جامعه اسلامی را تهدید می کرد.
تا فهم و اراده جامعه و حکومت در پاسداشت و بهره برداری و استفاده از میراث این مجاهدعالم [کتابخانه ایت الله مرعشب نجفی با دویست و پنجاه هزار کتاب . سومین کتابخانه بزرگ جهان اسلام]چقدر باشد خود ازمون بلوغ فکری و اینده نگری جامعه و حکومت است.یا حداقل کار وارد کردن کتاب و مطالعه در زندگی مان به عنوان جزیی از سبک زندگی اسلامی و زیست مسلمان شیعی.

قطعه ای از رنج ایت الله مرعشی نجفی رحمت الله علیه برای تهیه کتاب :
"برای خرید کتاب. بارها لباس و کفش خود را گرو میگذاشت یا می فروخت. در روزهای بسیار گرم عراق ماه ها نماز و روزه ی استیجاری می گرفت تا پولی تهیه کند. و با آن کتابی را که میخواهد بخرد.بعد از تصمیمش برای جمع اوری کتب قدیمی هم یک وعده از غذایش را کم کرد و شب ها بعد از درس در یک کارگاه برنج کوبی مشغول کار شد تا توان مالی اش برای خرید بالا ببرد.
پسرش تعریف می کرد که روی یکی از کتابهای پدرش نوشته شده:" این کتاب را خریدم در مقابل انجام یک سال نماز برای فلان شخص در حالی که بیست ساعت است که گرسنه ام!"