1.تجربه هفتاد ساله برنامه ریزی توسعه در ایران داستان غم انگیزی است.از اولین برنامه توسعه در سال 1327که توسط مستشاران خارجی طی چهارماه  نوشته شد تا برنامه ششم که امسال پس از یک سال تاخیر تحویل مجلس شد.[مجموعا ده برنامه].حجم ایرادات و تناقصات و حتی خطرات[امنیتی]برنامه ششم پستی جداگانه می طلبد.

2.برای مسیر آینده باید از این تجربه هفتاد ساله سوال جدی کرد که چرا در این هفتاد سال با انبوهی از درآمدهای نفتی متوسط موفقیت برنامه ها فقط35درصد بوده است؟
چرا متوسط عمر مدیریت رییس سازمان برنامه بودجه فقط دوسال بوده است؟چرا دوبار انحلال و ادغام داشته است؟اکنون برنامه با تاخیر یکساله ارایه شده.دولت قبلی اگر برنامه را اجرا نمیکرد دولت کنونی از ارایه برنامه و تدوین برنامه اکراه دارد.برنامه هایی که با مبانی نظری و اجرایی غربی نوشته شده و محور برنامه توسعه اقتصادی است. نه توسعه فرهنگی یا حتی اقتصاد مقاومتی و البته در اجرای همین برنامه های ترجمه ای و نسخه های عاریتی کند و ناتوان است. چه برسد نسخه نویسی براساس الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت چراکه به گفته نوبخت رییس سازمان برنامه و بودجه اصلا چنین الگویی وجود ندارد![گفتگوخبری]
3.دولت فعلی دولت مذاکرات بود و وعده ها و برنامه های صد روزه تحول و تغییر همه دود شد و به هوا رفت.برنامه تدبیر اقتصادی نداشت.دولت امید به بیرون کشور با امتیاز دادن به اروپا و جنوب شرق بود.[دکتر راغفر و عزتی]چرا؟

3.دولتها یکی پس از دیگری بشدت کوتاه مدت برنامه ریزی میکنند.مدیرانی سیاسی و مقطعی.وزیران کوتاه نظر.سیاستها و  برنامه های اقتصادی کوتاه مدت.همه و همه برای کسب منافع زودگذر و توسعه ظاهری و رضایت عمومی گذرا.و از این طریق سعی بر استمرار جریان سیاسی و بسط الیگارشی و منافع خود دارند.

4.در کنار این فقر و ضعف در بینش و کلان نگری و بلند نظری یک علت فرهنگی و ساختاری است علت کلیدی دیگری برای این ناکامی در برنامه ریزی توسعه کشور نفت است.تاریخ نشان داد که درآمدهای نفتی مانع برنامه ریزی صحیح و اجرای ان بوده است. دولتهای سرمست از درآمدهای نفتی این برنامه ها را دست و پاگیر می دانستند.سال 52با افزایش چهاربرابری قیمت نفت شاه سرمست از این درامد رویایی کتاب "پیش به سوی تمدن بزرگ"را نوشت و برای تغییر برنامه اجلاس گرفت و در پاسخ به انتقادات از افزایش نقدینگی گفت "من مانعی نمی بینم شما حرف بزنید اما اینقدر مذخرف نگویید!" و توسعه کورش بلای جانش شد.
در دوران افزایش درامد نفتی به صد دلار طی دولت نهم و دهم سازمان برنامه و بودجه منحل شد چون نیازی به ان احساس نمی شد و تا خرج نفت بتمامی با نظر دولت باشد و به برنامه چهارم نیز بی اعتقاد بود.
البته نفت بد نیست بلکه سومدیریت درآمدهای آن مخل اجرای برنامه ها و رانت و فساد آور است.

5.سومدیریت هم باعث سوبرنامه ریزی است و هم هدر منابع و درآمدهای نفتی است.بمانند تحریم ها که فقط سی درصد اثرگزاری داشت اما همه تبلیغات و بزرگنمایی ها و توجه و انرژی دولت بر مدار آن شکل گرفت و از هفتاد درصد علل داخلی و سومدیریت غافل بود.
فساد و سومدیریت و ناکامی حاصل دانش فاسد است.حاصل مشکلات تمدنی و فرهنگی و ساختاری است. مستشاران رفتند ولی تخصیل کردگان وطنی هم نسخه های ترجمه ای نوشتند.
در بلندمدت اگر دانشگاه اصلاح شود جامعه اصلاح می شود.و برای اصلاح مشکلات تمدنی و فرهنگی اگر فرهنگ بلندنظری و جامع نگری نهادینه شود.اگر فرهنگ روحیه کارجمعی خودباوری نهادینه شود. اگر ترجیح منفعت جامعه بر منفعت شخصی و باند و حزب آموزش داده شود.و اگر تربیت نسل فکور و صبور به جای کسانی که فقط امر عاجل و زودگذر را می بپسندند و دوست دارند از محورهای تربیت باشد.این وضعیت بتدریج اصلاح میشود.
در کوتاه مدت نیز فراست و دقت کارشناسی نظر نمایندگان مردم و رسانه ها اصلاح گر این مسله است. که این نیز به میانگین بصیرت و آگاهی و مطالبه جامعه بستگی دارد.


@yekfanoos