"اوّلاً نخبگان -بخصوص جوانان نخبه- هدایای نفیس الهی هستند به یک ملّت و یک کشور. همه‌ی کشورها از چنین هدایایی، با این حجم، با این گستردگی، با این عدد فراوان برخوردار نیستند. این یکی از خصوصیّات کشور ما است که در آن استعدادهای انسانی، با کیفیّت خوب و کمّیّت فراوان وجود دارد؛ این جزو خصوصیّات کم‌نظیر کشور ما است؛ این یک هدیه‌ی الهی است، هدیه‌ی بسیار نفیس و باارزشی است. نتیجه این است که مسئولان کشور بایستی این امانتها را گرامی بدارند، حفظ کنند، چون این هدیه امانتی است در دست مسئولان؛ از بنیاد نخبگانو شورای عالی انقلاب فرهنگی بگیرید، تا وزارت آموزش عالی و بهداشت‌ودرمان و آموزش‌وپرورش و بقیّه‌ی دستگاه‌های دولتی که ارتباطی با نیروی انسانی و با نیروی جوان میتوانند داشته باشند؛ اینها در دست آنها امانتند. امانت نفیس را باید خیلی مراقبت کرد؛ برای حفظ آن، و آن‌وقتی که این امانت قابل رویش و افزایش است، برای رویش و افزایش آن باید احساس مسئولیّت کنید"(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نخبگان علمی جوان/27/7/95)

1.استان سیستان وبلوچستان نیز به مانند هر جامعه انسانی از سرمایه انسانی جوانان نخبه و باهوش و بااستعداد بی بهره نیست.اما محرومیت استان مسیر کشف ، رشد و شکوفایی این استعدادهای انسانی را پرچالش تر از سایر استان ها کرده است.در استانی که دغدغه و چالش هایی نظیر مدارس کپری، مدارس فرسوده (بیشترین مدارس تخریبی در استان سیستان و بلوچستان قرار دارند :از 18 هزار کلاس درس 6 هزار کلاس درس تخریبی و 597 کلاس نیز خشتی و گلی است ) ،مدارس دورافتاده،کمبود فضاهای آموزشی(سرانه فضای آموزشی در سیستان و بلوچستان 2 متر کمتر از استاندارد کشوری) ،ترک تحصیل و بازماندگان از تحصیل(با92هزار نفر بازمانده رتبه اول را در کشور دارد)،وضعیت معیشتی نامناسب حجم گسترده ای از جامعه دانش آموزی استان را در مسیر تحصیل با چالش مواجه کرده است و به همین دلیل حجم زیادی از انرژی و تمرکز نیروی انسانی و بودجه و توان اموزش و پرورش استان به حل این معضلات معطوف شده است. در این میان مسئله عدالت آموزشی و کیفیت آموزش برای دانش آموزان مناطق محروم استان در حاشیه قرار می گیرد و منحصر به چند مدرسه در مرکز استان و موسسات  و اموزشکده های خصوصی و آموزش خارج از سیستم رسمی مدارس   می شود. انحصاری که برای رسیدن به محتوای آن باید بهای آن را پرداخت. بازار داغ کتابهای تست و کمک آموزشی با قیمت های گزاف و آموزشکده ها با اساتید پروازی و  موسسات و مدارس پولی در مرکز استان خود گواه این مطلب است.

اما در این وضعیت نخبگان و جوانان با استعداد استان چگونه شناسایی و در مسیر رشد و شکوفایی قرار می گیرند و خدمات دریافت می کنند؟ بی شک هوش و استعداد خدادادی است.و خداوند هنگام اعطا به شهری و روستایی بودن و بالاشهری و پایین شهری بودن و شغل والدین و رنگین بودن سفره و جیب افراد نگاه نمی کند.اما ما برخلاف این رویه ی خداوندی سیاست های حمایتی جیب مدار را برگزیده ایم.و شاهد گسترش سیاست پولی کردن آموزش و افزایش مدارس باصطلاح غیرانتفاعی و از آن بدتر شهریه ای کردن مدارس خاص هستیم.در این میان مدارس خاص وظیفه شناسایی دانش اموزان مستعد و تیزهوش را دارند و باید توسط ازمون های علمی افراد باهوش و مستعد را از سطح جامعه گرداورده و ان ها را در مسیر پیشرفت و شکوفایی قرار داده تا این افراد با کسب تخصص های مورد نیاز منطقه به پیشرفت ابادانی منطقه و خدمت رسانی به مردم در سطح منطقه ای و ملی بپردازند.

 

اما شرط پرداخت شهریه را هم به عنوان ازمون دیگر برای ورود به این مدارس باید حقیقتا محل سوال جدی قرار داد چون بدین گونه بسیاری از کودکان تیزهوش که در ازمون های سنجش هوش استعداد خدادادی انها تایید شده بدلیل عدم تمکن مالی و فقر از ورود به این مدارس محروم میشوند.و این با مسله عدالت اموزشی و متن اصل سی و یکم قانون اساسی در تضاد اشکار است. 
2.این مسله را در وضع استان سیستان و بلوچستان که از محروم ترین استان های کشور است ضرب کنیم تا حجم خسران که در سکوت اتفاق می افتد را درک کنیم.توان مالی متوسط به پایین خانواده های روستایی و شهرستانهای کوچک استان را در نظر بگیریم. 
تقریبا بغیر از مدازس دولتی مدارس برتر اموزشی در استان یعنی نمونه و دانشگاه و نیزهوشان مدارسی پولی و شهریه ای شده اند و این یعنی طبقاتی شدن خدمات اموزشی در نظام اموزش و این امر منجر به طبقاتی شدن مشاغل و ثروت و مناصب اینده کشور و انحصاری شدن آنها به نفع اقشار متمول و متوسط به بالا میشود.مسله ای که سیاست های سرمایه سالارانه را تداعی میکند. 
3.سیستم اموزشی که در ارایه خدمات خود اقتصاد را مبنا دهد در ریشه و شاکله خود نگاه مادی به انسان و زندگی با رویکرد منفعت طلبانه را لحاظ کرده است. البته این مسئله در صورتی که نگاه و سیاستهای توسعه و مدیریتی ترجمه ای باشد لاجرم ساختارهای اموزشی و اقتصادی و اجتماعی نیز بر مبنای نسخه های لیبرال سرمایه داری تنظیم میشود.محل تربیت مدیران و سیاست گزاران ساختارهای اموزشی اقتصادی فرهنگی و ...دانشگاه است و دانش و نگاه مسلط بر دانشگاه ما ترجمه ای و عاریتی است. 
4.دو خواهر اهل روستاهای دلگان که موفق به کسب رتبه های دو رقمی گروه تجربی شدند یا دانش اموزان روستایی زابل و دشتیاری بلوچستان با رتبه های مشابه، نمونه های واضحی از جواهرات پراکنده شده در دریای پهناور کودکان مناطق محروم استان ما هستند.حتی اگر یک هزارم

هزاران کودک روستایی و شهرستانهای کوچک و حاشیه شهرها کودکانی با هوش بالا باشند برای پر کردن ظرفیت مدارس خاص استان کافی است اما به وضوح اکثریت صندلی های مدارس خاص چه در این استان و چه در سایر استان ها را دانش آموزان شهری و متعلق به طبقه متوسط به بالا پر کرده اند. 
5.خواهران تیزهوش و سختکوش دلگانی حتی با وجود قبولی در مدرسه تیزهوشان بعلت فقدان خوابگاه تصمیم به انصراف داشتند که توسط موسسه خیریه مردمی شهید صدر توانستند که مقیم و در این مدرسه ادامه تحصیل دهند.همچنین پس از فعالیت گروه مردم نهاد جامعه فرهنگی یاوری که با ساخت مدارس و توزیع کتاب تست در سطح استانهای محروم فعالیت می کند باعث شد امار رتبه های تک رقمی و دو رقمی در سال نود و چهار به طرز واضحی افزایش یابد بطوریکه که یازده نفر از دوازده دارنده رتبه های برتر کنکور در استان، تحت پوشش این انجمن خیریه بوده اند.و البته همه ی دانش اموزان بخت برخورداری از اینگونه کمکهای خارج از ساختار رسمی اموزش در پهنه وسیع استان را ندارند. 
6.تحول و اصلاح کوتاه مدت این فضا و مسیرهای اموزشی همت رسانه ها و مسولین دلسوز و پیگیری نمایندگان مجلس استان را می طلبد.و اصلاح ریشه ای ان نیز منوط به لبیک نخبگان دانشگاه و حوزه به مطالبه رهبری حکیم انقلاب اسلامی یعنی تحول علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی برای جایگزینی نرم با محتوای ترجمه ای دانشگاه است که منجر به تغییر ریشه ای ساختارها و سیاستهای اموزشی و اقتصادی و فرهنگی بشود.