۱.بخش مهمی از #تاریخ#اندیشه و تفکر معاصر کشور از قبل #انقلاب تاکنون در مواجعه با دو ایسم از دستگاه عقلانیت مدرن غربی سپری شده است.#مارکسیسم و #نئولیبرالیسم.

۲.از زمان ظهور و بروز انقلاب های مارکسیستی در بلوک شرق جهان و تسلط بر یک سوم کشورهای جهان و گسترش سریع و شتابان و انقلابی و خونین در بخش اعظمی از جهان اعم از شوروی و چین و کره و کوبا و اروپای شرقی امواج این تلاطم گسترده فضای فکری و اجتماعی کشور را بشدد مورد تاثیر قرار داد و جمعیتی از مردم در قالب حزب توده و روشنفکران گرایش به این تفکر و ایسم جدید پیدا کردند.
و البته جانی ترین گروه کشتار خلق به نام مجاهدین خلق بر پایه مارکسیسم تاسیس و به جذب هزاران نفر دانش آموز و #دانشجو ایرانی پرداخت و دست به کشتار هفده هزار نفر از مردم برای ایجاد جامعه بی طبقه و کمونیستی مارکسیستی زد.گروه های مارکسیستی مشابه در #ترکیه و کلمبیا نیز با همین ارقام دست به کشتار مردم خود زدند.البته رکوردار کشتار در مهد انقلاب های مارکسیستی و متعلق به #روسیه با چند میلیون کشته است.

۳.بخش اعظمی از فضای بحث و نقد و مبارزه فکری و کلامی متفکرین بزرگ معاصر قبل انقلاب در نقد و رد نظریات مادی و الحادی و رادیکال مارکسیسم گذشت و اثبات برتری عقلانیت دینی و التقاط زدایی از آموزه های التقاطی و تفسیر به رای آنها. متفکرینی چون شهید#مطهری و علی #شریعتی. و البته وجه التقاطی و تلفیقی شریعتی او را از شهیدمطهری جدا میکرد بطوری که وصیت کرد که حتمن آثارش مجددا بازبینی شود که اتفاق نیفتاد.

۴.و امروز در دوران بعد از انقلاب و فروپاشی شوروی و پوک شدن کمونیسم چین و ایزوله شدن کره شمالی و کوبا این نئوایبرالیسم است که مدعی ایدئولوژی پایان تاریخ و نظم نوین جهانی از دهه هشتاد میلادی مصادف اوایل انقلاب سیطره اش را طی روند جهانی سازی اغاز کرد .و جهانی شدن چیزی جز جهانی شدن نئولیبرالیسم نیست.
حال سوال این است که در دوران بعد انقلاب اسلامی آیا نئولیبرالیسم همچون مارکسیسم قبل انقلاب هم آورد فکری در میان اندیشمندان کنونی داشته است و تا چه حد در فضای دانشگاهی و #رسانه نقد و بررسی موثر و دقیق شده است؟
آیا محتوای آگاهی و شناخت عموم و خواص اعم از دانشگاهی.#حوزوی.اهل قلم. #مدیران و #نمایندگان و بویژه دانشجویان برای بازشناسی نمود و تجلیات آن کافی است؟