این رک گویی های دردناک بسیار مفید است.نمی توان تضاد ذاتی دو تفکر و عقلانیت را تا ابد پوشاند و ماله کشید.
کشوری که حکومت دینی تشکیل داده است ولی با دانش غیردینی و سکولار نظام های اقتصادی و... ان مدیریت میشود باید هم منتظر این مطالبات اساتید دانشگاه و کارشناسان دولت باشد.

انقلاب اسلامی بخاطر برخاستن اسلام از حجره بود. و عزم ورود به ساحت مدیریت حیات اجتماعی افراد و جامعه. عزم برپاساختن نظام های اقتصادی فرهنگی سیاسی نوین بجای اقتصاد و فرهنگ طاغوتی.
اما این صحبتهای اخیر استاد اقتصاد مربوط به ابتدای انقلاب نیست.حدود چهل سال بعد است.چطور پس این همه سال و هزینه و خون دادن مسئله نظردادن مرجع تقلید درباره اقتصاد کشور محل سوال و دخالت دین در اقتصاد از مشکلات اقتصادی کشور قلمداد میشود؟

به مطالبات ایشان در برنامه مناظره میتوان سوال های زیر را بعنوان بستر و ریشه مطالبات ایشان پرسید:اینکه مگر حکومت دینی هم داریم؟ مگر اسلام نظام و دانش اقتصادی دارد؟ مگر دین از علم جدا نیست؟مگر دین علم است؟ مگر غیر از علم مدرن علم دیگری هم سراغ داریم؟آیا غیر از عقلانیت مدرن دستگاه عقلانیت دیگری هم داریم؟ مگر غیر از انسان شناسی داروینی و جهان بینی نیوتونی و مادی جهان بینی دیگری هم داریم؟ مگر غیر از معرف شناسی حسی و مادی و تجربی راه شناخت دیگری هم داریم؟ مگر...
خب جواب این سوالها پس از چهل سال چقدر عمیق و عمومی تبین شده است که در رسانه ملی حکومت دینی! دین و مرجع تقلیدش را دعوت به رعایت حدود دین و عدم ورود به ساحت علم میکنند. 
ارتجاع نیست؟درجا زدن نیست؟ باید به شورای انقلاب فرهنگی که در پشت کوه های قاف سیر میکند خسته نباشید گفت.به شورای تحول علوم انسانی. باید به رسانه ملی که بعد از چهل سال مصاحبه شهید مطهری و توضیح ایشان در چیستی جمهوری اسلامی ایران و پخش سخنرانی های امام و رهبری درباره ماهیت و راه و ارمان ها و وظایف انقلاب اسلامی استادان اقتصاد سکولاریسم را مطالبه میکنند و نظر مرجع تقلید را درباره ربا دخالت در اقتصاد میدانند خسته نباشید گفت. به رسانه های مکتوب و مجازی سیاست زده. به دانشگاه های مدرک محور. به آموزش و پرورش کنکور محور. به رجل سیاسی که عقبه نظری خود را در تریبون ها مخفی میکنند و دم از انقلاب و راه امام و عدالت علوی میزنند.میان شعارها و وعده ها و انتخاب نسخه های آماده بانک جهانی و بسته اقتصادی نئوکینزی ها و سایر فست فود های آماده چقدر بفکر تحقیق و بازتولید عدالت علوی بودیم...راستی برای بازتولید عدالت علوی در قرن بیست یکم چقدر تلاش شده است ؟