سیستان یکی از بهترین مناطق جهان برای استفاده از انرژی ها نو است اما متاسفانه دچار خود تحریمی و غفلت برخی مدیران ملی و محلی قرار گرفته است.

در منطقه سیستان تنها یک توربین بادی قرار دارد که اتفاقا این توربین تنها در سیستان پربازده ترین توربین بادی ایران نیز هست و تنها تا پایان آبان ۹۲ حدود ۴ میلیون کیلو وات ساعت برق پاک را به شبکه سراسری کشور تزریق کرده است.

با توجه به ظرفیت منطقه سیستان اگر برای استفاده از انرژی ها نو به درستی برنامه ریزی شود تنها در این منطقه می توان یک سوم برق ایران را تولید کند.

بر اساس اطلاعات سینوپتیک هواشناسی در ۴۰ سال گذشته، دیتاهای مقدماتی اطلس باد «سازمان انرژی‌های نو ایران» و نقشه‌های به روز شده سازمان هوانوردی بزرگ جهانی از جمله «ناسا»، بادهای سیستان از نظر قدرت و تداوم و جهت وزش ثابت باد رتبه نخست جهانی را به خود اختصاص داده‌اند.

بادهای پرقدرت سیستان که به طور متوسط سالانه با سرعت ۱۰ متر برثانیه می‌وزند باعث شده تا بیش از ۳۱۰ روز وزش باد در منطقه «میل نادر سیستان» فلات هامون را برای ایجاد مزارع بزرگ برق بادی به منطقه‌ای نمونه در این زمینه تبدیل کند. این شرایط ایده‌آل موجب شده تا فلات سیستان با زمین‌هایی صاف و توپوگرافی بسیار اندک و زبری زیر ۳ درصد بهترین زمین برای ایجاد نیروگاه‌های بادی به شمار رود.

منتها طی ده های گذشته که این منطقه شناسایی شده چون دچار خودتحریمی_قرار گرفته تاکنون هیچ گونه سرمایه گذاری چه دولتی یا تعاونی یا خصوصی در این منطقه نشده است.

قطعا چنین منطقه ای را اگر آلمان و دانمارک که آفتاب یا زمین ندارند و در دریا نیروگاه احداث می کنند و یا هر کشور دیگری می داشت وجب به وجب خاک اش را به انرژی و ثروت و درآمد تبدیل می کرد ولی اقتصاد تک محصولی ما معتاد به فروش نفت است و سرمایه گزاری دولتی و شبه خصوصی فقط در صنایع رانتی و خام فروش چون پتروشیمی، فولاد، سیمان و معدن رشد می کند و بر سیاست گذاری و سرمایه گذاری و توسعه صنایع ما سیطره پیدا می کنند و صنایع تولیدی و پرمزیتی چون انرژی ها نو را به محاق می برد.

در فاصله سال های ۸۴ تا ۹۰ ، تولید فولاد ۴۷ درصد، سیمان ۱۰۴ درصد و پتروشیمی ۱۷۱ درصد رشد کرد در حالی که سایر صنایع رو به افول بودند که دلیل آن رانت محور بودن این تولیدات است. همچنین در بخش صادرات، در این بازه زمانی پتروشیمی با رشد ۵۵۳ درصد و سیمان ۸۹۰ درصدی همراه بوده است. بطوری که سهم این صنایع رانتی از ۳۰ درصد ارزش افزوده بخش صنعت در سال ۱۳۷۰ به ۷۰ درصد سال ۱۳۹۵ رسیده است.

اما صنایع انرژی های نو از رشد متناسب و صادرات محصول و انرژی که حلال بسیاری از مشکلات سیستان و بلوچستان و کشور است محروم است. در حالی که سود صنایع رانتی خام فروش به اقلیتی سرمایه دار رانتی می رسد و سرمایه گذاری در امری که سودش به کل ملت و خزانه عمومی و مردم منطقه برسد گویا حرام و نهی شده است.

جالب آنکه دو کشور همسایه سیستان و ایران یعنی افغانستان و پاکستان، از نیازمندترین کشور های جهان به انرژی هستند به طوری که مجبور به احداث سد بر روی هیرمند برای تولید برق شده اند که در نتیجه منجر به خشکی دریاچه هامون و سقوط زندگی مردم سیستان شده است اما مدیریت سیاسی اقتصادی دولت های متوالی ایران نه نفت، نه گاز، نه انرژی های نو، هیچکدام را به این دو کشور نداد تا پاکستان از عربستان نفت بخرد و از ترکمنستان گاز و افغانستان نیز از دشمنان ایران یعنی عربستان و آمریکا و در ازایش، غرب این دو کشور بشود خانه داعش و تکفیری های سعودی و به سیستان و بلوچستان و ایران تحمیل ناامنی کنند.

بله، همین باد سیستان، در همه این سال ها می توانست و می تواند با توجه و برنامه ریزی کلان ملی و سرمایه گذاری دولتی و تعاونی و خصوصی انرژی، ثروت، محرومیت زدایی، اشتغال ، آب و حق آبه و امنیت و میلیاردها تومان درآمد و صرفه جویی به همراه داشته باشد.