با جمع بندی وضعیت جامعه ، فرهنگ غیررسمی و رسمی و محتوای مدیا مانند سینما ، شبکه خانگی و رسانه های مجازی و عرف و هنجار و محیط های اجتماعی مانند بازار و پاساژ و پارک و دانشگاه و...بنظر با مسأله بی حجابی اجباری روبرو هستیم تا حجاب اجباری.واکاوی علل بی حجابی اجباری برای ساحت کلان حکمرانی و شناخت بافت چند لایه جامعه نتایج مفیدی دارد.
بی حجابی و بد حجابی در ساخت اجتماعی طبقاتی ایران امروز کارکردی صرفا دینی ندارد.بلکه ابزار ابراز تمایز است.
یک رفتار و هزینه منزلتی است.
تلاش و ابزار تمایز طبقاتی است.
بازنمود قدرت اقتصادی و جایگاه طبقه اقتصادی هم جایگاه فرهنگی(فرهنگ آزادی خواه) و فکری (تجدد در مقابل سنت)و حتی سیاسی(مخالفت با قوانین اجبار)است.
در ساخت واقعیت اجتماعی اقتصادی ایران امروز که ثروتمندان آزادی انتخاب بیشتری دارند
انتخاب حجاب مقید یا بدحجابی(که متناظر با بی حجابی است)نشانه قدرت انتخاب و نشانه قدرت و برتری طبقاتی است .
بدحجابی برای ثروتمند و طبقات ممتاز اقتصادی نشانه دسترسی بیشتر به آزادی است .
آزادی به مثابه کالاست که آنها به دلیل قدرت و جایگاه پول و سرمایه در جامعه امروز میتوانند آن را برای خود داشته باشند و پرچم بدحجابی به مانند موفقیت در این کسب منزلت عمل میکند .
همچنانکه شیوع بدحجابی در محلات متمول شهرها کاملا گویا است .
برای طبقات ممتاز و ثروتمندان هیچ جیب دردناک تر از شبیه شدن به عام مردم نیست. هیچ چیز بدتر از تمایز نداشتن از مردم نیست.
هیچچیز بدتر از مساوات منزلتی و شان نیست.
من بهتر و برترم باید بازنمود تصویری داشته باشد نه فقط ذهنی.
تحمل گفتمان دینی اکتفا به برتری نادیدنی و صرفا ایمانی کار هر نفسی و بشری نیست.
حتی برای طبقات متوسط مانند پزشکان. پزشکان فارغ از جایگاه طبقاتی خانوادگی از دوران دانشجویی حجاب را عرصه ابراز برتری می بینند.
برتری علمی، برتری اجتماعی و سپس اقتصادی برای آنها می آورد که حجاب از ابزارهای این ابزار تمایز و برتری است.لذا پزشکان نسبت به رشته بهداشت محیط شل حجاب تر میشوند.
طبقات ثروتمند تقلا میکنند این تمایز را در سبک زندگی و لوازم زندگی نشان بدهد . سبک زندگی از نوع تفریحات ، خودرو و خوراک و رستوران و مقاصد سفر و مدرسه و لوازم خانگی و محله و اندازه و امکانات منزل...که همه تحت برچسب لاکچری متمایز از جامعه میشود.
در این نظم لاکچری برای تمایز ، بی حجابی و بد حجابی کاملا کارکرد هماهنگ با سایز اجزای سبک زندگی دارد.
در جامعه ای که همه چادر یا حجاب مقید دارند هیچ امکان تمایزی برای آنها نیست.
مانند دهه شصت که تاکید بر رقابت معنوی در جامعه بود نه مادی و طبقات فرودست جایگاه اجتماعی و منزلتی بالاتری از امروز داشتند.
پس از دولت سازندگی و اهمیت و پیشرانه شدن سرمایه و سرمایه داران برای توسعه و لزوم تزریق مصرف گرایی و تشویق رقابت مادی و مانور تجمل جهت تحریک رشد اقتصادی و افزایش تقاضای مصرف کالا میدان رقابت و تمایز طبقاتی دوباره ایجاد شد.
کسب تمایز از طریق حجاب و پوشش در دوران پساجنگ و تجویز و تسلط اقتصاد سرمایه داری ابتدا با انتخاب حجاب های رنگی بجای سیاه ، رنگ غالب حجاب،شروع شد سپس با عقب زدن حدود شرعی حجاب تا امروز ادامه یافته.
حجاب سلیقه ای نشانه قدرت انتخاب منتج از قدرت اقتصادی است.
عقب زدن حجاب نشانه پیشروی قدرت اقتصادی فرهنگی اجتماعی طبقات ثروتمند است.
این طبقات به عنوان گروه مرجع طبقات متوسط آنها را به تقلید ظواهر وادار میکنند
لذا از اصلی ترین تقلاهای طبقات متوسط و حتی فرودست بویژه نسل جوان و نوجوان که ولع ارتقا طبقاتی دارد در قالب پوشش و حجاب است . بدحجابی برای نسل جوان طبقات فرودست و متوسط ارزان ترین ابزار تمایز است.در مقابل سایر ابزارهای تمایز و هزینه های سبک زندگی لاکچری طبقات ثروتمند.