خبری ک امروز از سیستان در اخبار ملی و استانی مخابره شد.دو موتور در هیرمند سیستان برخورد کردند و پنج نفر فوت شدند. سه نفر کودک بودند.
چهار ماهه.
دوساله.
چهارساله.
در شبکه هامون و تعداد محدودی از رسانه هایی که این خبر را منعکس کردند علت حادثه چنین بیان شد. عدم رعایت نکات ایمنی.کلاه ایمنی.سرعت غیر مجاز.گواهینامه.چراغ خطر و کلن همان عللی ک همیشه موتور سوارها را به رعایتش توصیه میکنن.برای نمونه :
"عدم توجه به نکات ایمنی به ویژه نداشتن کلاه ایمنی و حتی نداشتن چراغ مناسب و عدم رعایت قوانین رانندگی از قبیل سرعت غیرمجاز در بیشتر مواقع بلای جان موتور سوران می شود که در این راستا شایسته است موتور سیکلت سواران با رعایت موارد فوق از جان خود و همراهانشان به شایستگی محافظت کنند."
اما این خبر را میتوان اینگونه هم تفسیر کرد. که دو موتور برخورد نکردند بلکه دو خانواده بهم برخورد کردند و از بین رفتند. آنهم بدلیل فقر. دو خانواده فقیر سیستانی بهم برخورد کردند و از بین رفتند.دو خانواده و زندگی نوپا در لحظه ای متلاشی و از بین رفتند.با همه امیدها و آرزوها برای زندگی و آینده بمانند هر خانواده ایرانی با وجود همه رنج ها و سختی ها.اما این زندگی در رنج این بار به مرگ منتهی شد.مرگ کل خانواده و محو شدن از صفحه روزگار.
اگر پدر مجبور نبود کودکان خردسال و مادر رو سوار بر ترک موتور نمیکرد. اگر اندکی پولدارتر بود. کار و شغل مناسبی میداشت حتمن برای آنها ماشین تهیه میکرد.شغل و کاری که در سیستان بحران زده نابود شده.و 16 سال از وقوع این بحران گذشته است و فقط بر شدت مهاجرت افزوده می شود و بر شدت فقر ساکنین در منطقه افزوده میشود.فقط افرادی سرپا هستند که کارمند دولتند و نفت عسلویه و خوزستان روزی رسان آنهاست نه طبیعت خشک شده منطقه.کشاورز و صیاد باید برای زنده ماندن در دخمه های خود دعا کنند.